آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

القاعده در افغانستان بماند، کی اهمیت می‌دهد؟

نویسنده: کریس اوسبورن
منبع: نشنل انترست
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
القاعده هنوز در افغانستان هست. ایالات متحده باید در مورد آن چه کند؟ سطح نیروهای امریکایی به گونۀ گسترده کاهش می‌یابد، اما به صفر نمی‌رسد. آیا این اقدام درستی است؟
به نظر می‌رسد که حضور کوچک اما هدفمند عملیات‌های ویژه و متخصصان اطلاعاتی ایالات متحده، موثرترین وسیله‌ای باشد که از طریق آن می‌توان از حملات تروریستی القاعده علیه امریکا و متحدانش در خارج جلوگیری کرد. اکنون به چند دلیل، هر نوع نیروی نظامی متعارف گسترده می‌تواند مشکوک باشد.

طالبان هیچ نوع نیروی هوایی، دریایی، موشک‌های دوربرد یا تسلیحات‌ سنگین، زرادخانه‌های موشک، توپخانه یا خودروهای زرهی ندارند؛ واقعیتی که می‌تواند این سئوال واضح و بدیهی را مطرح کند … تهدید واقعی علیه ایالات متحده چیست؟
جواب آن چیزی است که کاملاً معلوم و مستند است … القاعده. به رغم بیست سال حملات مسلحانه علیه طالبان و افراطیون مسلمان در افغانستان، القاعده هنوز آن‌جا هست.
اما چقدر اهمیت دارد؟ این امر چه نوع تهدیدی را متوجه امریکا و متحدانش می‌کند؟‌ آیا القاعده این قابلیت را دارد تا برای حملات تروریستی بزرگ، هماهنگ و مرگبار علیه ایالات متحده آماده شود؟ با این حال، پاسخ این سئوالات هر چه که باشد، سئوالی که پیامد آن حتی بزرگ‌تر است این است که بهترین راه برای مقابله با آن چیست؟ ادامه جنگ مسلحانه متعارف علیه طالبان جواب نمی‌دهد. پاسخ، یافتن، مهار کردن، نظارت و از بین بردن القاعده است.
یک مقام ارشد وزارت دفاع امریکا می‌گوید: «القاعده دهه‌ها در افغانستان بوده است و واقعیت این است که احمق باشیم اگر بگوییم فردا این جا را ترک می‌کند».
موثرترین مجموعه راه‌حل‌ها یا رویکردهای نسبت به این شرایط، به طور کلی، می‌تواند در محدوده یک کلمه قرار گیرد. . . اطلاعات. اطلاعات الکترونیکی در شکل پهپادها، اطلاعات سیگنالی و هواپیماهای نظارت کننده و اطلاعات انسانی جمع‌آوری شده در افغانستان. معنی این امر این است که کمپ‌های آموزشی وابسته به القاعده، خانه‌های امن یا تمرکز گردهمایی‌های کوچک پیدا شوند، یا برنامه‌های عملیاتی کشف، حملات دقیق هوایی و زمینی از راه دور، یا عملیات ویژه بتواند آن‌ها را نابود کند. در صورت لزوم، نیروهای ایالات متحده و ناتو نیز می‌توانند با حملات هواپیماهای بدون سرنشین، موشک‌های کروز و حتی بمب‌افکن‌ها یا هواپیماهای جنگنده به تهدیدات القاعده و طالبان پاسخ دهند، همه این‌ها می‌تواند بدون قرار دادن نیروهای زمینی ایالات متحده در خط آتش طالبان انجام شود.
رویکرد دیگر، احتمالاً انتقادی‌تر، می‌تواند استفاده از اطلاعات انسانی برای کشف، ردیابی و نظارت بر فعالیت‌های القاعده باشد. حفظ روابط مشترک و سودمند متقابل با افغان‌های دوست، رهبران قبایل، بزرگان و سایر افراد محلی ضد القاعده – طالبان، کلید این امر است، زیرا این امر امکان جریان مداوم اطلاعات حیاتی را در ارتباط با فعالیت‌ها و برنامه‌های احتمالی القاعده فراهم می‌کند؛ انگیزه‌هایی که ممکن است در منطقه وجود داشته باشد. این امر با توجه به توازن درهم تنیدۀ این رویکردها به نظر می رسد بسیار تأثیرگذارتر باشد تا حفظ هزاران جنگجوی مسلح در افغانستان.
بخشی از این رویکرد تقریباً واضح است؛ فقط کارهایی را انجام دهید که در سال‌های اخیر موثر بوده و کارهایی که موثر نبوده، کم‌تر انجام دهید. جمع‌آوری موفقیت‌آمیز اطلاعات، ایجاد روابط و در صورت لزوم حملات دقیق برنامه‌ریزی‌شده دهه‌ها از سوی نیروهای ویژه ایالات متحده در افغانستان انجام شده است. این امر موثر بوده است. شاید به همین دلیل القاعده با وجود اینکه در افغانستان هنوز تا حدودی حضور دارد، نتوانسته کاری زیاد انجام دهد. صفوف آن‌ها یا دست‌کم توانایی برای انجام عملیات کاهش یافته یا از بین رفته است. درگیری مسلحانه علیه گروه‌های شبه‌نظامی طالبان، پاکسازی موقت محله‌ها از وجود نیروهای ضد امریکا، جنگنده‌ها و انجام حملات در مقیاس بزرگ‌تر موثر نبوده است. البته، این بدین معنا نیست که حملات چندین ساله علیه طالبان و آموزش نیروهای افغان نتایج خوبی نداشته، بلکه باید گفت که در بسیاری موارد مهم بوده‌اند و حملات تهاجمی متعارف حداکثر استفاده را داشته است. با این همه، در حالی که برخی آن موفقیت‌آمیز بوده، بسیاری آن تأثیری نداشته است. شاید با توجه به آنچه به دست آمده، دیگر لازم نباشد.
یکی از مقامات ارشد پنتاگون می‌گوید: «تصمیم برای آوردن نیروها به خانه طبق هدایت رییس جمهور گرفته شد، زیرا بر بنیاد توصیه‌های جنرالان در صحنه و مقامات امنیت ملی، دو نگرانی بزرگ در مورد حفاظت از مردم امریکا و منافع مان و حفاظت از مرم افغانستان برآورده شده‌ است».

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا