آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

امریکایی‌ها افغانستان را در بی‌ثباتی رها کردند

بعید است افغانستان به عنوان قطب تروریست‌ها باقی بماند. چین، روسیه، هند، پاکستان، ایران –کشورهایی که از طالبان بیزارند – به علاوه سایر کشورهای آسیای میانه برای جلوگیری از وقوع چنین چیزی، اقدام خواهند کرد. آن‌ها سرباز نمی‌فرستند، اما از راه‌های دیگر بر اوضاع تأثیر خواهند گذاشت


«از ستیزه بپرهیز، اما اگر بدان کشانده شدی، چنان بکوش که از تو پروا کنند» این واژه‌ها را «پولونیوس» بیش از ۴۰۰ سال پیش در هملت شکسپیر بیان و از پسرش «لائرتس» خداحافظی کرد.
با وجود این حکمت و پند ابدی، رییس جمهور جو بایدن پس از ۲۰ سال تعهد نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج می‌کند. هدف ریشه‌کن کردن القاعده بود که از افغانستان به عنوان یک مرکز استفاده می‌کرد. این‌که آیا ایالات متحده باید جرئت ورود به این کشور را می‌داشت یا خیر، بحث‌برانگیز بود/ است، اما با انتخاب این مرحله، به طور حتم هرگز نباید جرئت خروج می‌کرد.
اکنون، هر جا که هستند، تروریستان وقت خود را می‌گذرانند تا ایالات متحده پایداری خود را از دست بدهد. تاکتیک آن‌ها بر مبنای ایده «سان تزو» استراتژیست چینی (حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد) استوار است که می‌گوید از رویارویی اجتناب کن تا زمانی که تعادل مطلوب برقرار شود.
متحدان، مخالفان و دشمنان احتمالی، سیاست‌ها را مشاهده می‌کنند، آن‌ها را تفسیر و بررسی می‌کنند و برای ایجاد تصویری از استراتژی و تاکتیک ایالات متحده تأمل و تعقل می‌کنند. آن‌ها سعی می‌کنند بفهمند که خروج برای سایر سئوالات مورد علاقه آن‌ها به چه معناست، هرچند بی‌ربط است، اما آن‌ها ممکن نظاره‌گر اسناد باشند.
ولادیمیز پوتین رییس جمهور روسیه که مردی برای وقت تلف کردن نیست به تاریخ ۱۲ جولای ۲۰۲۱ اعلام کرد: «من بیشتر و بیشتر به این متقاعد می‌شوم که کیف به دنباس نیازی ندارد.»(دنباس منطقه‌ای در شرق اکراین که جدایی طلبان طرفدار روسیه آن را در تصرف خود دارند و شبکه جزیره کریمه در یک همه پرسی که از سوی غرب محکوم شده، به خاک روسیه ملحق شد) اگر مشکلات در منطقه دونباس دوباره شعله‌ور شود، روسیه چگونه به پاسخ ایالات متحده، واکنش نشان خواهد داد؟ چین از تایوان و دریای جنوبی چین چه درس‌هایی خواهد گرفت؟ و آیا خروج به بازگشت ایران به مذاکره در باره برنامه هسته‌ای کمک خواهد کرد؟
متأسفانه، خروج نیز از نظر اخلاقی در الگویی تغییر نکوهیده در سیاست قرار دارد.
در ۱۹۶۵، ایالات متحده به ویتنام نیرو اعزام کرد و شمار آن‌ها برای مبارزه با ویت کونگ و ارتش خلق ویتنام (ویتنام شمالی) به ۵۰۰ هزار نفر رسید. ده سال بعد، آخرین نفر از بام سفارت امریکا در سایگون، سوار بر هلیکوپتر، این کشور را ترک کرد. تدارکات نظامی ارتش جمهوری ویتنام (ویتنام جنوبی) که مجهز و آموزش دیده بود تا بتواند در جنگ به سبک ایالات متحده مبارزه کند، متوقف شد و کمکی از آن برنیامد.
میلیون‌ها نفر در ویتنام جنوبی که انتظار داشتند امریکا به وعده‌های خود عمل می‌کند، تنها گذاشته شدند تا با ویتنام شمالی روبرو شوند و اگر همه به خوبی می‌دانند، این چه معنا می‌دهد. حدود ۱.۶ میلیون نفر از مردم ویتنام جنوبی اسکان داده شدند. چه به عنوان پناه‌جو یا تحت برنامه خروج منظم. دست‌کم ۳۰۰ هزار نفر از آن‌ها به کمپ‌های آموزشی منتقل شدند.
به احتمال زیاد برای شمار زیادی از افغان‌هایی که باور دارند می‌شود به ایالات متحده اعتماد کرد، اتفاق مشابه رخ خواهد داد. آن‌ها به ترحم طالبان واگذار خواهند شد و مطمئناً به بدبختی و عذاب انسانی منجر می‌شود.
۲۶ کشور به تحریک امریکا سربازان خود را به افغانستان اعزام کردند. همه این کشورها احساس ناامیدی و شکست خواهند کرد و به طور ضمنی در سیاست‌های داخلی ایالات متحده غرق خواهند شد؛‌ چیزی که آن‌ها به آن تعهد نکرده بودند. تنها بیش از ۲۳ هزار نظامی امریکایی کشته و زخمی شده‌اند. شماری از سربازان مبتلا به افسردگی یا ناراحتی مشابه هستند که زندگی عادی را از آن‌ها و خانواده‌های شان ربوده است. بیشترین بار بر دوش مردم افغانستان است که تخمین زده می‌شود بیش از ۶۰ هزار نظامی و ۱۲۰ هزار غیرنظامی کشته شده‌اند. آن‌ها جنگیدند، زیرا می‌خواستند نظام اجتماعی دیگری داشته باشند، اکنون، به احتمال زیاد این امر دور از چشم است و هیچ امیدی به آینده خود ندارند. سئوال ناخوشایند و دردناکی که باید به آن پاسخ داده شود، این است: آیا ارزش‌ داشت، بی‌هدف؟
چین به نسل‌کشی و نقض حقوق بشر اویغورها و گروه‌های اقلیت در سین‌کیانگ متهم شده است. چین این اتهامات را رد می‌کند، اما برخی اوقات استفاده از کمپ‌های بازآموزی را تأیید می‌کند. سرکوب در سین‌کیانگ برای جلوگیری از تروریزم و ریشه‌کن کردن افراط‌گرایی اسلامی ضروری تلقی می‌شود.

بین سین‌کیانگ و افغانستان ارتباطی وجود دارد. تروریست‌های مسلمان در سین‌کیانگ از گروه‌هایی که از خاک افغانستان به عنوان مرکز استفاده می‌کنند، کمک می‌گیرند. پارادوکسی وجود دارد. امریکا اعزام نیرو را به افغانستان برای مبارزه با تروریزم اسلامی کاملاً قابل قبول می‌داند، اما توضیحات چین را مبنی بر این‌که با دشمن مشابهی در داخل خاکش درگیر است، رد می‌کند.
بعید است افغانستان به عنوان قطب تروریست‌ها باقی بماند. چین، روسیه، هند، پاکستان، ایران –کشورهایی که از طالبان بیزارند – به علاوه سایر کشورهای آسیای میانه برای جلوگیری از وقوع چنین چیزی، اقدام خواهند کرد. آن‌ها سرباز نمی‌فرستند، اما از راه‌های دیگر بر اوضاع تأثیر خواهند گذاشت.
همسایگان افغانستان ممکن به فکر ایجاد تفاوت بین طالبان و القاعده باشند. طالبان می‌خواهند جامعه افغانستان را به قبل از ۲۰۰۱ بازگردانند و در این کار نیازی به القاعده ندارند. حمایت از تروریزم در وجهه سیاسی‌اش این هدف را به خطر می‌اندازد.

نویسنده

یورگن اورستروم مولر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا