آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

بحران نقدینگی در کشور؛ گسترش سریع گرسنگی و نومیدی در اجتماع!

اکنون وضعیت طوری است که تا بخواهی در مورد بحران کشور نومید شوی، فاجعه چنان سریع گسترش می‌یابد، که همان مقطع نومید کننده مبدل به رویا شده و خواهان بازگشت به آن می‌شوی

شکوهمند- خبرگزاری دید
بار دیگر به صورت سقوط آزاد، ارزش پول ملی کشور در برابر دالر رکورد زد. امروز در سرای شهزاده کابل یک دالر در بدل ۱۰۰ افغانی معامله شد. کاهش سریع ارزش پول ملی در برابر دالر، در حالی که جامعه ما کاملاً مصرفی بوده و تمام کالای مورد نیاز از خارج و به دالر وارد می‌شود، خبر خوبی نیست. به ویژه که این خبر نا مبارک با خشکسالی، فقر، قطع کمک‌های جهانی، مسدود شدن ذخایر ارزی خارجی از سوی امریکا و خلاء قانونی قدرت توام شده باشد.
از بس اوضاع اقتصادی بحرانی و خطرناک و فاجعه بار شده، اوضاع را مضحک کرده و گسترش فقر و صعود نرخ دالر در بازار از نرخ گسترش نومیدی نیز سبقت گرفته و در عین بحران، اوضاع مضحکی را خلق کرده است. اکنون وضعیت طوری است که تا بخواهی در مورد بحران کشور نومید شوی، فاجعه چنان سریع گسترش می‌یابد، که همان مقطع نومید کننده مبدل به رویا شده و خواهان بازگشت به آن می‌شوی.
افغانستان از یک طرف دچار خشکسالی است و زراعت و دامپروری‌اش به رکود مواجه شده، از یک جهت حاکمیت آن مشروعیت و رسمیت بین‌المللی ندارد و نمی‌تواند مبادلات ارزی با جهان داشته باشد، از سوی دیگر بیکاری و فقر و فلاکت بدون تمایز شهر و روستا را فراگرفته و نرخ مواد اولیه خوراکی با گذشت هر روز همزمان و همگام با دالر سیر صعودی را می‌پیماید. در چنین اوضاع آشفته‌ای که نرخ بیکاری به بالای ۷۰ درصد رسیده و سطح فقر از ۹۰ درصد نیز تجاوز کرده، به نظر می‌رسد که نه کمک‌های نقدی، نه غیر نقدی و نه کار در برابر غذا می‌تواند اوضاع را تحت کنترول بیاورد و از سقوط جلوگیری کند. بدون شک فاجعه انسانی در کمین است و در زمستانی که با تمام خشونت و سختی فرا می‌رسد، باید ناظر مرگ انسانیت و سقوط کرامت یک ملت باشیم و کاری انجام ندهیم.
اما هنوز هم فرصت است که جهان با اتخاذ راهکار درست، کمک نقدی به ادارات دولتی جهت پرداخت معاشات معوقه کارمندان دولتی به صورت منظم و همچنان رهایی ذخایر ارزی مسدود شده کشور از سوی امریکا، از بروز فاجعه جلوگیری کرده و از سقوط کامل ارزش افغانی پیشگیری شود.
باید به بازار افغانستان پول نقد تزریق شود؛ زیرا بازار کشور به شدت مصرفی بوده و تمام واردات نیز به دالر صورت می‌گیرد. نرخ دالر کاهش حدل اقل ۱۰ درصدی یابد و نگاه داشته شود، نظام بانکی ترمیم شود و اشتغال زایی هرچند محدود صورت بگیرد. از طرف دیگر، جهان بخواهد یا نخواهد امروز طا-لبان یک واقعیت عینی و حاکم در اجتماع افغانستان و کار دولت داری نیز با موش و گربه بازی صورت نمی‌گیرد. پس جهان ناگزیر است با دولت طا-لبان تعامل داشته باشد و اگر چنین است، چه بهتر که از لج بازی دو طرف کوتاه آمده و ملت افغانستان را آزار ندهند؛ زیرا در بحران اقتصادی به وجود آمده نه طا-لبان آسیب می‌بینند و نه جهان، آنکه در میان دو سنگ له می‌شود، ملت افغانستان است.
از جانب دیگر، چنین برداشت می‌شود که بحران کنونی در افغانستان نه یک روند طبیعی که یک وضعیت خلق شده عمدی از سوی جامعه جهانی برای وادار کردن طا-لبان به پذیرفتن شروط جهان می‌باشد؛ پدیده‌ای که در نقاط دیگر جهان جواب نداده و در افغانستان نیز نتیجه مثبت نخواهد داشت؛ چون طا-لبان یک سازمان ایدئولوژیک هستند و هرگز از آنچه که به آن باور دارند کوتاه نمی‌آیند، آنان دو دهه مبارزه کرده و اکنون حق خود می‌دانند که حاکمیت را منحصراً در اختیار داشته باشند. طا-لبان در مورد زنان، آزادی بیان، رسانه‌ها، حق حاکمیت مردم و مسایل دیگر فقط آرای دینی را که به آن باور دارند اجرا خواهند کرد و لو این که ده‌ها سال در تحریم باشند. این موضوع را جامعه جهانی نیز به خوبی می‌داند؛ زیرا تجربه آن را در نقاط دیگر دارد. پس بهتر است که دست از موش و گربه بازی بردارد و با به رسمیت شناختن حکومت «امارت اسلامی» دست کم اگر حقوق زنان مطابق استندردهای اتحادیه اروپا و امریکا بر آورده نشد، ملت افغانستان که نباید از گرسنگی و فقر قتل عام شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا