آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

غلاف تمام فلزی

رضا محمدی خلج
غلاف تمام فلزی نام فلمی درخشان و شاهکاری بی‌بدیل در تاریخ سینما از [استنلی] کوبریک است. حکايت دوران جنگ و استقامت روح‌های قوی و مردان محکمی که درین جو سراسر آهن و اندوه، می‌توانند تفاوت‌ها را رقم بزنند، درست در هنگامی بعضی از قهرمانان جنگ، کم می‌آورند و خودشان را می‌کشند و بعضی در فکر تقلبند و بعضی فقط چارچوب بسته سیستم را می‌بینند. مردان بزرگ در چنین شرایطی پرورده و آشکار می‌شوند.

مصاحبه استاد عطامحمد نور، در شرایط بحرانی امروز با تلویزیون آریانا، یاد آور نام همین فلم است. استاد عطا کسی که رهبری را به هوش بلند و فکر خاصش و برنامه‌ریزی و کاکه‌گی و مردم داری دوامدار کسب کرد، سرد و گرم زندگی را فراوان چشید. از کمین‌ها جان به در برد و با فتته‌ها، مقابله کرد. سال‌ها نه فقط والی که نماد بلخ شد. شهری ساخت که با نبودش معلوم شد چقدر بودنش حیاتی بوده و جطور توانسته بلادی جنین پر فتنه را آرام و مرفه نگاه دارد. به تفاوت‌های فرهنگی احترام گذاشت و محبوب شمال و جنوب شد تا حدی که فرمانده افسانه‌ای شهید[جنرال رازق] در قندهار گفته بود در کوه و دریا با او می‌مانم. جنرالی پادشاه ساز و والی حکومت دار شد. بعد در آستانه انتخابات جنحالی سال پیش، خود را قربانی وحدت مردم سرزمینش کرد. او یک تنه ایستاد تا کشور به دو تکه ‌شمال و جنوب تقسیم نشود اگر چه دل خون از بد عهدی حکومت داشت اما با دل خون، صورت را سرخ نگه دا‌شت، تاوان داد، بد شنید اما نگذاشت کشورش دو پارچه شود. حالا با این که همراه حکومت است اما مثل دیگر ارباب سیاست مجیزگوی حکومت نیست. نقد و نصیحت و نظرش را دریغ نمی‌کند. در حکومت وزیر دارد اما نگرانی‌اش را اظهار می‌کند. صحبت‌هایش درباره معاون اول رییس جمهور، برهان قاطع بود، نشان دادن راه و رسم بزرگی بود به جوانی که سایه پرورده کنارش بود. به او یاد داد که کار معاون رییس جمهور، رقابت شخصی و گروهی نیست. قومندانی امنیه و شهرداری پایتخت نیست. کار معاون رییس جمهور، سر و کله زدن با دَست فزوش و کراچی وان و باج و خراج نیست. ساختن اداره موازی در دل حکومتی پراکنده نیست. ایجاد تفرقه در شرایط لزوم اتحاد برای صلح نیست و برای صلح، نظر و امید داشت. راه و چاه قصه صلح را جسورانه بیان کرد و مهم تر برای دفاع ارزش‌ها، سینه‌اش را سپر کرد. من این مصاحبه را بسیار خلاق و مهم یافتم . مصاحبه‌ای که به مردم وضاحت می‌داد. از وضعیتی که همه ابهام‌ها یش را زیاد می‌کنند. مردم را شریک قصه‌ها و غصه‌هایش کرد، چرا که رهبری مردمی باید با مردم و برای مردم باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا