آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

چین در افغانستان چه می‌خواهد

پکن نسبت به چالش‌ها و فرصت‌هایی که دولت طالبان در افغانستان ارایه می‌کنند، محتاط است. چین می‌خواهد مطمئن باشد که از تجربیات ایالات متحده و روسیه در افغانستان درس گرفته است

نویسنده: ام. جی. ونود
منبع: دکن هرالد
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
موقعیت جیوپولیتیک افغانستان نقطه عطف رقابت‌های قدرت‌های بزرگ بوده است. پکن مدت‌هاست که در حاشیه منتظر مانده و شاید اکنون امیدوار است خلاء قدرت بجا مانده از سوی ایالات متحده را پر کند. چین از دهه ۱۹۹۰ بدینسو با افغانستان در تعامل بوده است؛ وقتی از اتحاد شمال ضدطالبان حمایت کرد. در این اواخر، استراتژی چین نسبت به طالبان حتی قبل از خروج رسمی امریکا از افغانستان، ایجاد روابط گرم با این گروه بود. پکن خود را در عملیات‌های ضدشورشی علیه طالبان درگیر نکرد، بلکه یک استراتژی فراگیر را در پیش گرفت. رهبران چین همواره تاکید کردند که به استقلالیت و حاکمیت افغانستان احترام گذاشته و بر سیاست عدم مداخله در امور داخی این کشور باور دارد. بعد از دو دهه تعامل با افغانستان، ایالات متحده این کشور را ترک کرد. در این مرحله، به نظر می‌رسد که استراتژی چین طور ذیل باشد.
پکن مایل است که از شورش و جنگ داخلی در افغانستان جلوگیری شود تا منافعش را در ولایت سین کیانک به خطر نیندازد. علاوه بر این، چین نسبت به رویکرد طالبان با مسلمانان اویغور محتاط است. مقامات چین مساجد را از بین برده و به جای آن کمپ‌های آموزشی ایجاد کرده تا دیدگاه اویغورها را نسبت به مادروطن اصلاح کند. چین حتی به تعامل با طالبان شروع کرده است تا مطمئن شود آن‌ها با همتایان اویغور شان همکاری نمی‌کنند. به عبارت دیگر، پکن از هر لحاظ این آمادگی را دارد تا چنین احتمالی را نیز سرکوب کند.
چین نسبت به جنبش ترکستان شرقی که به دنبال سین کیانگ مستقل است، نگران بوده است. ملیشه‌های اویغور با داشتن تجربه جنگ در سوریه، دلیل دیگر نگرانی پکن به شمار می‌رود. چین می‌تواند از کمک روسیه برای جلوگیری از رخنه داعش در منطقه آسیای میانه برخوردار باشد. مسکو آشکارا حضور نظامی خود را در این منطقه افزایش داده است.
سازمان پیمان امنیت جمعی تحت حمایت روسیه و سازمان همکاری‌های شانگهای تحت حمایت چین در این مرحه حیاتی است. مسکو و پکن نسبت به هر زمانی هماهنگ‌تر شده‌اند. پکن همچنین مشتاق است تا از گفت‌وگوهای میان‌افغانی پشتیبانی کند. بنابر این، به نظر می‌رسد که چین از مسکو، اسلام‌آباد و تهران برای تسهیل این روند حمایت کند.
به همین منوال، به نظر می‌رسد که ایران نیز افغانستان زیر حاکمیت طالبان را هم تهدید و هم فرصت قلمداد می‌کند. علاقمندی تهران در بازارهای افغانستان و آسیای میانه کاملاً واضح است. ایران همواره خواهان کاهش نقش ایالات متحده در منطقه بوده است.
افغانستان و چین قبلاً در چارچوب پروژه کمربند و جاده علاقمندی متقابل داشته و گفت‌وگوها در این زمینه جریان دارد. از دیدگاه پکن، اتصال منطقه‌ای هم فرصت‌ها و هم خطرات خود را دارد. پکن دومین شریک تجاری بزرگ کابل است. بنابر این، پروژه خط آهن حمله و نقل سینو-افغانستان می‌تواند گل سرسبد همکاری تجاری بین دو کشور در روزهای آینده باشد. اتصال افغانستان از طریق دهلیز اقتصادی چین و پاکستان نیز می‌تواند تغییر در دارایی‌های افغانستان رونما کند.
یکی از استراتژی‌های چین می‌تواند پیشنهاد بسته‌های مختلف اقتصادی به دولت جدید طالبان باشد تا وضعیت را کنترول و باثبات بسازد. پکن می‌تواند در قالب پروژه‌های مختلف زیربنایی و سرمایه‌گذاری طالبان را در این راستا تشویق و ترغیب کند. ونگ یی وزیر امور خارجه چین همواره در مورد نیاز ارتباط و همکاری بین چین، پاکستان و افغانستان سخن گفته است.
چین همچنین خواهان بهره‌برداری از منابع نادر معدنی در افغانستان است. این هدف دیرینه چین بوده که اکنون دست‌یافتنی به نظر می‌رسد، زیرا چین یکی از معدود کشورهایی خواهد بود که می‌خواهد با طالبان تعامل دیپلماتیک داشته باشد. برآوردها نشان می‌دهد که پوتانسیل آن تقریباً ۳ تریلیون دالر است. افغانستان دارای منابع بزرگ معدنی است که آماده استخراج می‌باشد. حتی قبل از تصرف کابل از سوی طالبان، پکن در حال مذاکره با این گروه برای سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌های افغانستان از طریق کمربند و جاده بود. چین به دنبال ایجاد یکی از بزرگ‌ترین معادن مس در جهان است.
موضوعات مهم آینده حول محور معادلات چین-پاکستان، چین-روسیه و روابط افغانستان-پاکستان می‌چرخند. آینده پر از فرصت‌های احتمالی و چالش‌ها برای هر یک از این بازی‌گران است. این معادلات جیوپولیتیک هم اکنون باعث نگرانی منطقه هند-پاسیفیک شده که منافع هند را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تا همین اواخر، استراتژی هند تمرکز روی بازسازی افغانستان بود.

پکن نسبت به چالش‌ها و فرصت‌هایی که دولت طالبان در افغانستان ارایه می‌کنند، محتاط است. چین می‌خواهد مطمئن باشد که از تجربیات ایالات متحده و روسیه در افغانستان درس گرفته است. به نظر می‌رسد که همه چیز آماده است تا چین خلاء را در افغانستان پر کند. با این حال، چینی‌ها کارت‌های دیپلماتیک را از خود دور نمی‌کنند. همان‌طور که یک استراتژیست به تازگی گفت چینی‌ها حریص‌تر هستند و چانس بیشتری برای رسیدن به اهداف خود را در افغانستان دارند. این بدین معنی نیست که آن‌ها لزوماً موفق می‌شوند، اما شکست شان ممکن زمان بیشتری را در بر گیرد. این‌که آیا چین نیز در «قبرستان امپراتوری‌ها» به نام افغانستان گیر خواهد ماند یا خیر، تنها زمان ثابت می‌کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا