آخرین اخبارافغانستانتحلیلمقالات علمی-تحقیقی

افغانستان و شکست امپراتوری‌ها؛ جنگ‌های سه گانه انگلیس با افغانستان (۱۰)

جنگ‌های سه گانه انگلستان با افغانستان در قرن نوزدهم با فراز و فرود‌هایی همراه بوده است. اما می‌توان گفت، افزون بر جنگ اول که انگلستان شکست سختی خورد و تابلو آن شکست: نقاشیِ الیزابت تمپسون در ژانویه ۱۸۴۲ است. تابلو چهره در هم شکسته و قامت خمیده و خسته ویلیام برایدن و ماندگی و پریشانی اسب او را در حالی که به دروازه ورودی شهر جلال‌آباد رسیده بودند، نشان می‌دهد. داکتر برایدن گفته بود تنها بازمانده حمله کابل است در حالیکه باقی همراهان او کشته و تعدادی نیز به اسارت گرفته شدند. افغان‌ها تمامی زنان و دختران را به اسارت گرفتند و به میان قبیله خود بردند و با آنان ازدواج کردند و یا همانند کنیز که بازمانده جهاد با کافران حربی تلقی می‌کردند، از آنان بهره بردند و پس از آن شاهد نسلی از پشتون‌های(اکثر اوقات منظور نویسنده از پشتون، مناطق قبیله‌ای است) چشم آبی در میان قبایل پشتون بوده‌ایم! وقتی در سال ۱۳۶۴ به مدت یک سال در اسلام‌آباد پایتخت پاکستان زندگی می‌کردیم. به دلیل آلوده بودن آب و استفاده از آب مانده در آب انبار، فرزندانمان که سه و دو ساله بودند، مدام مریض می‌شدند و هر هفته به منزل و مطب داکتر اقبال می‌رفتیم، داکتر اقبال پتان(پشتون) بود. قامت بلند، سر بزرگ ذوزنقه‌ای، دستان پهن و انگشتان بلند، با رنگ سیمای سبزه بسیار تند و اما چشمان آبی! چشمان او از چشمان آبی زن انگلیسی‌اش آبی تر بود. بعداً برایم تعریف کرد که مادر مادر بزرگش از اسیران جنگ اول افغان‌ها با سپاه انگلیس بوده است.
افغان‌ها تمامی مردان سپاه انگلیس را کشتند. تنها داکتر ویلیام برایدن را باقی گذاشتند تا خبر را ببرد. ارقام متفاوتی از کشته شدگان که اروپایی و هندی(کارکنان کمپنی هند شرقی) بودند. گفته شده است.

کارل مارکس یادداشت‌های با اهمیت و البته غیر متعارفی در باره تاریخ هند دارد. با ذهن منظم و هندسی که مارکس داشت، وقایع را بر اساس ماه و سال و گاه حتی با ذکر روز تنظیم کرده است. در باره حوادث روز ۱۳ ژانویه(جنوری) سال ۱۸۴۲ نوشته است:
«از بالای بارو های جلال‌آباد( نزدیک شاه جهان پور، ایالت های شمال- غربی)، دیدبانان مردی را دیدند که در لباس رسمی ژنده انگلیسی بود. اسبش زار و نزار بود. مرد زخمی بود. او دکتر برایدن بود، تنها بازمانده از سپاه پانزده هزارنفری بود که سه هفته پیش کابل را ترک کرده بودند. او از گرسنگی در حال مرگ بود» (۱)
چرا انگلستان به افغانستان لشکر کشی کرد تا به چنین سرانجام شومی مواجه شود و داکتر ویلیام برایدن برای همیشه در تاریخ انگلستان و افغانستان، بلکه منطقه، تبدیل به نماد شکست یک ابرقدرت از یک ملت شود؟ چرا انگلیس از این شکست درس نیاموخت و جنگ دوم و سوم را علیه افغانستان و ملت افغانستان سامان داد؟ چرا در اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱، تبدیل به پیاده نظام ارتش و دولت امریکا شد؟ و به تعبیر تونی بلر در آفرینش یک فاجعه شرکت کرد؟ (۲)
میر غلام محمد غبار در بخش سیاست انگلیس در افغانستان، به بررسی و تفسیر چرایی و چکونگی جنگ‌های سه گانه انگلستان با افغانستان پرداخته است.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا