آخرین اخبارتحلیلجهانسیاست

ترامپ باید از مذاکرات صلح با طالبان جدا می‌شد/ تنها گذاشتن کابل درست نبود

هر گونه توافق با طالبان که خواستار خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان باشد، چانسی برای موفقیت نخواهد داشت. دقیقاً به این دلیل که وعده‌های ضدتروریزم طالبان غیرقابل اطمینان است.

دو ماه بعد از آنکه رییس جمهور ترامپ اعلام کرد مذاکرات صلح با طالبان «از بین رفته» است، دیپلوماسی با شورشیان در افغانستان در حال احیا است. با آن که دولت امریکا قبلاً در مورد توافق‌نامه‌ای با طالبان مذاکراه کرده است، اکنون سئوال کلیدی که واشنگتن با آن رو به رو است این است که آیا به سادگی می‌توان حل و فصلی را که در ماه سپتمبر کنار گذاشته شد، احیا کرد یا به دنبال تجدید نظرهای اساسی باشیم.
موضع طالبان واضح است: این گروه ادعا می‌کند که متن اوایل سال جاری حاوی پاسخ به تمام مسائل است و فقط نیاز به امضا و اجرا دارد. با این حال، شور و شوق طالبان برای این توافق بر این امر تأکید دارد که چرا کاخ سفید باید شرایط خود را تغییر دهد. پیش‌فرض برای هرگونه توافق‌نامه صلح قابل قبول با طالبان باید قطع رابطه کامل و بدون قید و شرط آن‌ها با تروریزم بین‌المللی باشد. از این گذشته، دو دهه پیش، وقتی طالبان در افغانستان قدرت داشتند، پناه دادن به القاعده، حملات ۱۱ سپتمبر را ممکن ساخت و این خودداری مکرر طالبان برای تسلیم کردن اسامه بن لادن بود که ایالات متحده را مجبور به اشغال این کشور کرد.
علاوه بر این، تجربه عملیات نظامی اخیر ایتلاف در افغانستان تأکید می‌کند که ارتباطات القاعده با طالبان همچنان قوی است.
طبق توافقی که ترامپ در ماه سپتمبر آن را کنار گذاشت، به نظر می رسید طالبان مایل بودند وعده بدهند که قلمرو افغانستانِ تحت کنترول آن‌ها دیگر هرگز برای اجرای حملات تروریستی علیه دیگر کشورها مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.
در نگاه اول، این یک فرمول قانع کننده است، اما از نگاه عمیق‌تر کافی نیست.
برای مبتدیان، طالبان هنوز اعتراف نمی‌کنند که القاعده عاملان حملات ۱۱ سپتمبر هستند. تا زمانی که این گروه حقایق مربوط به اقدامات تروریستی گذشته را که تحت نظارت آن‌ها اعمال شد، انکار کنند، نمی‌توان به تضمین‌های آن‌ها نسبت به جلوگیری از اقدامات آینده، اطمینان خاطر داشت.
حتی به طور اساسی‌تر، تعهد طالبان مبنی بر جلوگیری از استفاده شدن خاک افغانستان علیه دیگران، به رابطه این گروه با القاعده و دیگر افراط‌گرایان که از پناه‌گاهای امن در پاکستان بهره‌مند هستند، نمی‌پردازد. توافق‌نامه صلحی که این امر را نادیده بگیرد، اهمیت چندانی نخواهد داشت.
طالبان باید تعهد کنند که روابط شان را با گروه‌های تروریستی در هر جا قطع کنند و تمایل خود را برای مبارزه با آن‌ها از طریق همکاری‌های فعال با ایالات متحده نشان دهند.
علاوه بر این، هر گونه توافق با طالبان که خواستار خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان باشد، چانسی برای موفقیت نخواهد داشت. دقیقاً به این دلیل که وعده‌های ضدتروریزم طالبان غیرقابل اطمینان است. برای ایالات متحده ضروری است تا ابزارهای مستقل خود را برای محافظت خود در مقابل شبکه‌های افراطی حفظ کند، آن هم در زمانی‌ که شاخه‌ داعش هم در افغانستان و هم در مناطق اطراف حضور دارند.
مبادله حضور نظامی امریکا در افغانستان با تعهدات طالبان علیه القاعده، تفکر نابخردانه خواهد بود. تحت چنین شرایطی، هر چه ایالات متحده بیشتر به موارد توافق شده خود عمل کند، انگیزه طالبان برای عمل نمودن به تعهدات‌شان کم‌تر خواهد شد و توانایی واشنگتن برای تشخیص و مجازات تخلفات کم‌تر خواهد شد.
برای همین منظور، اگر طالبان در مورد قطع رابطه با گروه‌هایی مانند القاعده صادق هستند، چرا – مانند دیگر شرکای ضدتروریزم امریکا در سراسر جهان – از تمام کمک‌های بین‌المللی که می‌تواند علیه دشمن مشترک استفاده کند، استقبال نمی‌کنند؟
اصرار شدید طالبان برای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان نشان می‌دهد که هدف آن‌ها در مذاکرات صلح، تغییر روابط شان با ایالات متحده نیست، بلکه بیرون نمودن نیروهایش است تا بتوانند حکومت افغانستان را سرنگون کنند – که همواره متحد ثابت ایالات متحده علیه تروریزم بوده است.
در نتیجه، دولت ترامپ باید پافشاری کند که هرگونه توافق صلح باید شامل یک آتش‌بس سراسری بین حکومت و طالبان باشد تا بعداً دو جانب با هم مذاکره کنند. تحت هیچ شرایطی، واشنگتن نباید از میدان نبرد افغانستان جدا شود، در حالی‌که طالبان همچنان به حملات خود ادامه می‌دهند.
مطمئناً طالبان در برابر همه این‌ها مقاومت خواهد کرد – این امر بیان‌گر این فرضیه خواهد بود که این گروه ممکن است دیپلماسی را به کلی به خاطر ادامه خشونت‌ها از بین ببرد، آن هم به این امید که ایالات متحده سرانجام انصراف می‌دهد و به خانه می‌رود.

این امر در واقع یک ریسک است. اما پاسخ درست این نیست که توافق‌نامه را بپذیریم که امنیت ملی ایالات متحده را به خطر اندازد و یک شریک مهم ضد تروریزم را تنها بگذاریم. ایالات متحده باید یک رویکرد نیرومند پایدار را اتخاذ کند، در حالی‌که شرکای افغان ما مسئولیت مبارزه را همچنان به عهده دارد و امریکا پشتیبانی اساسی را فراهم می‌کند. در همین حال، دیپلماسی امریکا با تأمین نیروهای اضافی و بودجه از سوی متحدین در سراسر جهان می‌تواند هزینه‌ها را جبران کند.
مردم افغانستان و امریکا در امر صلح متحد هستند، اما یک توافق بد با طالبان بدتر از هیچ توافقی خواهد بود – و آنچه که از مواد توافق‌نامه سپتمبر معلوم شد، احتمالاً بهترین کار همان اجتناب و دوری ترامپ از آن است.
کاخ سفید به جای در آغوش گرفتن مجدد آن توافق‌نامه، باید خواستار بک توافق بهتر باشد و به طالبان و دیگر گروه‌های افراطی در منطقه روشن بسازد که تعهد پایدار ایالات متحده با شرکای ضدتروریزم در افغانستان غیر قابل مذاکره است.

نویسنده

ونس سرچوک و دیوید پترائوس رییس پیشین سی آی ای

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا