آخرین اخبارافغانستانتحلیلروند صلحسیاستصلح

جو، پس دموکراسی در افغانستان چه می‌شود؟

پس از پیروزی در انتخابات، بایدن جسورانه به جهانیان اعلان کرد که بعد از چهار سال واگذاری نفوذ جهانی تحت اداره ترامپ، «امریکا برگشت». در کابل، این اعلامیه پوچ و توخالی بیش نیست. در این‌جا، امریکا به دموکراسی پشت می‌کند

از متزلزل‌شدن دموکراسی امریکا با حمله به ساختمان کانگرس موسوم به «کاپیتول»، زمان زیادی نمی‌گذرد. حمله حامیان دونالد ترامپ رییس جمهور سابق در سراسر جهان محکوم شد، حتی در حالی که تهدیدهای گروه‌های راست افراطی، ایالات متحده را در شرایط بی‌ثبات و پرمخاطره قرار داد.
حال تصور کنید، اگر به جای این محکومیت‌های صریح، رهبران جهان به جو بایدن رییس جمهور منتخب توصیه می‌کردند که قدرت را با شبه‌نظامیان افراطی و نامزدهای سیاسی ناچیز «کیواِنان» تحت نام جلوگیری از خشونت بیشتر تقسیم کند. آیا «صلح» با تهدید اسلحه قابل قبول است؟ معنای آن در دموکراسی چیست؟ (کیواِنان، یک تئوری توطئه راست‌گرایانه است که می‌گوید دونالد ترامپ مخفیانه با نخبگان شیطان‌پرست که کودکان را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند و در دولت، بازار و رسانه‌ها رخنه کرده‌اند، می‌جنگد.)
این‌ها پرسش‌های قابل تأمل است، زیرا ایالات متحده از افغانستان می‌خواهد چنین مصالحه‌ای انجام دهد. در نامه‌ جدید و مختصری که در مطبوعات درز کرد، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا از رییس جمهور اشرف غنی خواست تا در راستای توافق تقسیم قدرت بین دولت منتخب‌اش و طالبان تلاش کند.
همان طالبانی که ایالات متحده دو دهه با آن‌ها مبارزه کرد و نتوانست شکست دهد. همان طالبانی که بلینکن – در همان نامه – هشدار می‌دهد در حال تسخیر قلمرو است. همان طالبانی که اسامه بن لادن، طراح حملات ۱۱ سپتمبر را پناه داد. طالبانی که به مراتب توانایی تخریب آنچه را در کاپیتول دیدیم، دارد. طالبانی که باری در قدرت بودند و به جهانیان نشان دادند به دموکراسی یا حقوق زنان و اقلیت‌ها اعتقادی ندارند.
واضح بگویم، بایدن فقط نقشه‌راهی را برای افغانستان پیش می‌برد که ترامپ ترسیم کرده بود. در میان تمام اختلافات، بایدن و ترامپ هر دو مشتاق بوده‌اند نیروهای امریکایی را از طولانی‌ترین جنگ ایالات متحده بیرون بکشند. بلینکن در نامه‌اش به غنی گفت که امریکا ممکن تمام نیروهایش را تا اول می خارج کند.
در واقع، هیچ‌کس نمی‌خواهد ایالات متحده برای همیشه در افغانستان بماند. امریکا بیش از ۴ هزار سرباز و پیمان‌کار ملکی را در این جنگ از دست داد که بیش از ۲ تریلیون دالر هزینه داشته است. در نهایت، آینده افغانستان باید توسط مردم افغانستان حل و فصل، تأمین و تضمین شود.
اما جای این پرسش است که امریکا از جنگ افغانستان چه به دست آورد و چگونه می‌تواند این دستاوردها را به بهترین شکل حفظ کند.
بلینکن در نامه‌اش به غنی، برنامه‌های آغاز مذاکرات به رهبری سازمان ملل متحد با روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران را جهت تدوین استراتژی مشترک برای امنیت در افغانستان بیان کرده است. وی نوشت: « اعتقاد من این است که این کشورها در یک افغانستان با ثبات منافع مشترکی دارند و باید با هم کار کنند، اگر بخواهیم موفق شویم.» هریک از این کشورها در افغانستان حضور عمیقی دارند و ایالات متحده چندین سال است که رویکرد خود را با آن‌ها هماهنگ می‌کند. با این حال، تیم بایدن با گره‌زدن صریح موفقیت تلاش‌هایش در افغانستان به مذاکره با پنج کشور دیگر، علناً اهرم‌هایی را به پایتخت‌هایی واگذار می‌کند که با امیدهای گسترده واشنگتن برای آینده افغانستان به طور کلی موافق نیست.
این امر به ویژه وقتی اهمیت دارد که امریکا و روسیه با توجه به عطش شان برای سفرهای نظامی خارجی، قبلاً جای خود را تبدیل کرده‌اند. از اواخر دهه ۱۹۸۰، مسکو حمله شوروی به افغانستان را یک اشتباه پرهزینه می‌داند که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را تسریع کرد. اما در دوران رییس جمهور ولادیمیر پوتین، روسیه در سال‌های اخیر در سوریه و اوکراین مداخله نظامی کرده است. و در افغانستان، پوتین تمایل داشته است تا برای تضعیف حضور امریکا با طالبان کار کند، از جمله از طریق تعیین پاداش برای سربازان امریکایی. در همین حال، امروز در ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ، حمایت دو حزبی وجود دارد.
گوش دادن و تکریم نظر داخلی برای هر دولتی در واشنگتن مهم است. اما انجام این کار به روشی که تیم بایدن پیشنهاد کرده، می‌تواند پرهزینه باشد.

هر گونه توافق برای تقسیم قدرت بین دولت غنی و طالبان مساوی است با دادن کنترول سیاسی افغانستان به گروه فوق‌العاده محافظه‌کار اسلام‌گرا، به ویژه وقتی که ایالات متحده نیروهای خود را بیرون می‌کشد. طالبان حمایت ایالات متحده را از حضور شان در دولت، بدون پیروزی در هیچ انتخاباتی، شاهد این امر می‌بینند که می‌توانند بدون مشروعیت دموکراتیک حکومت کنند. با توجه به اظهارات بلینکن، طالبان در افغانستان به سرعت در حال پیشرفت هستند. وی نوشت: «حتی با ادامه کمک‌های مالی ایالات متحده به نیروهای شما پس از خروج نظامی امریکا، من نگران این هستم که وضعیت امنیتی بدتر شود و طالبان بتوانند به سرعت دستاوردهای ارضی کسب کنند».
آیا فروپاشی دموکراسی نوپای افغانستان که طی دو دهه با خون و فداکاری – عمدتاً مردم افغانستان – ایجاد شده است، به نفع امریکا خواهد بود؟ آیا نفوذ بیشتر روسیه و چین در این کشور به خوبی امریکا خواهد بود؟
بلی، امریکا باید نقشه خروج خود را از افغانستان ترسیم کند. اما برای انجام این کار بر اساس رویکردی که تیم بایدن مطرح کرده است، یک بار دیگر روی ریاکاری اعلامیه حمایت واشنگتن از دموکراسی در خارج از کشور تأکید می‌شود و به شبه‌نظامیانی که در جاهای دیگر با ایالات متحده درگیر است، جسارت می‌بخشد. پیام به آن‌ها چه خواهد بود؟ این که حوصله و خُلق امریکا را به اندازه کافی تنگ کنید و ایالات متحده نه تنها عقب‌نشینی می‌کند، بلکه زمینه به قدرت رسیدن آن‌ها را نیز تسهیل می‌کند.
اگر امریکایی‌ها تحت این شرایط افغانستان را ترک کنند، این خروج به مراتب تحقیر‌آمیزتر از خروج سه دهه پیش شوروی خواهد بود. دست‌کم مسکو تلاش نکرد دولت تحت حمایت خود را در کابل قانع کند تا قدرت را با مجاهدین تقسیم کند.
پس از پیروزی در انتخابات، بایدن جسورانه به جهانیان اعلان کرد که بعد از چهار سال واگذاری نفوذ جهانی تحت اداره ترامپ، «امریکا برگشت». در کابل، این اعلامیه پوچ و توخالی بیش نیست. در این‌جا، امریکا به دموکراسی پشت می‌کند.

نویسنده

چارو سودان کستوری

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا