آخرین اخبارافغانستانتحلیل

رسانه، اطلاعات و نقش آن‌ها درجهت‌دهی جامعه

رسانه‌ها به عنوان یکی از فعال‌ترین اپوزیسیون‌ها در هر دولتی عمل می‌کنند که با برخورد واقع‌بینانه بر یک قضیه، اولین قدم را برای یک نقد سازنده برمی‌دارند و در کنار آن باعث به فکر واداشتن مخاطب می‌شوند.



عصر امروز را خیلی از دانشمندان به عنوان «عصر ارتباطات» می‌نامند. امروزه، اطلاعات از شاخص‌‌های اصلی توسعه‎یافتگی در میان ملت‌ها به حساب می‌آید. عصر امروز را می‌توان عصر عبور از صنعت به اطلاعات گفت؛ زیرا هر جامعه‌ای که اطلاعات بیشتری داشته باشد در فرایند صنعتی شدن نیز پیشگام‌تر خواهد بود.
با این حساب می‌توان دید که نقش رسانه‌ها در یک جامعه خیلی فراتر از اطلاع‌رسانی بوده و نقش بسزایی در امر دانش‌آموزی، آگاهی دهی، ساخت فرهنگ عمومی، توسعه و وحدت ملی را نیز بر عهده دارد. لذا نمی‌توان نقش رسانه‌های جمعی بخصوص تلویزیون، رادیو و انترنت را در زندگی امروزی نادیده گرفت.

نقش رسانه‌ها در افغانستان:
افغانستان به عنوان یکی از کشورهای جهان سوم محسوب می‌شود؛ زیرا هم از لحاظ اقتصادی و صنعتی توسعه یافته نبوده و هم از لحاظ تمدنی و فرهنگی عقب‎مانده است. رسانه‌ها به عنوان تریبونی که امروزه در تمام خانه‌های ما قرار دارد نقش بسیار ارزنده‌ای را می‌توانند در تمام زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بازی کنند. نقش اساسی رسانه‌ها عبارت‌اند از: اطلاع‌رسانی سازنده، نقد سازنده، توسعه وحدت ملی و آموزش. رسانه‌ها با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن عمل می‌کنند.

اطلاع‌رسانی سازنده:

رسانه‌ها با انعکاس واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی مردم به گوش مسئولان، می‌توانند در امر «اطلاع‌رسانی سازنده» بهترین عمل را از خود نشان دهند. رسانه‌ها باید در این امر، اصل بی‌طرفی را حفظ کرده و جانب هیچ‌ یک از طرفین را نگیرند، در عین‌ حال مجال آن را بدهند که طرف‌های مقابل بتوانند حرف‌های شان را بزنند و به گوش یکدیگر برسانند. باید در نظر داشت که بزرگ‌نمایی یک واقعیت نیز خود جانب‌داری از یک طرف است که اصل بی‌طرفی را نفی می‌کند. بسیاری از رسانه‌ها در افغانستان هنوز در این مسئله مشکل دارند، زیرا جانب‌داری تنها حمایت مستقیم از یک طرف قضیه نیست. بزرگ‌نمایی، دادن اطلاعات اشتباه و نشر نکردن یک واقعیت، خود به معنی جانب‌داری است.

نقد سازنده:
رسانه‌ها به عنوان یکی از فعال‌ترین اپوزاسیون‎ها در هر دولتی عمل می‌کنند که با برخورد واقع‌‌بینانه بر یک قضیه، اولین قدم را برای یک نقد سازنده بر‌می‌دارند و در کنار آن باعث به فکر واداشتن مخاطب می‌شوند. اگر رسانه‌ها نتوانند به دلیل اصلی قضیه‌ای که اتفاق افتاده پی ببرند و از آن به صورت سطحی بگذرند، باعث می‌شود که مخاطب نیز گمراه شده و در نهایت دچار اشتباه شود. واقع‌بینانه عمل‌کردن رسانه‌ها در مورد یک قضیه و پیدا کردن دلیل اصلی آن باعث می‌شود که نه‌‌تنها رسانه‌ها اولین قدم را برای یک نقد سازنده بردارند که باعث پیش‌بینی بحران‌ها نیز ‌شوند و با رساندن آن به دولت و مردم؛ آن‌ها را وامی‌دارند تا آمادگی برای بحران پیش‌رو را داشته باشند.

توسعه وحدت ملی:
منافع ملی به اهدافی که یک دولت در سطح داخلی و بین‌المللی برای حفظ آن‌ها تلاش می‌کند اطلاق می‌شود، منافع ملی به عنوان اهداف اولیه و همیشگی یک کشور است. در تمام کشورها خارج از سمت‌گیری‌ها و اختلاف‌ها بین احزاب یا گروه‌های خاص، منافع ملی به عنوان یک خط قرمز در نظر گرفته می‌شود. در افغانستان اما بیشتر رسانه‌ها هنوز به بلوغ آن‌چنانی نرسیده‌اند تا تعریف درستی از منافع ملی داشته باشند و آن را در پالیسی نشراتی خود جا دهند. رسانه‌ها در افغانستان نه‌تنها باید این مسئله را به طور جدی در نظر بگیرند که وظیفه آن‌هاست تا در پالیسی نشراتی خود توسعه وحدت ملی را که از اصل‌های منافع ملی است در نظر بگیرند. در کشوری چون افغانستان که دارای جامعه‌ای چند پاره و ناهمگون است، رسانه‌ها حساس‌ترین نقش را برعهده دارند. هستند در افغانستان رسانه‌هایی که به طور آگاه و نا آگاه بر تنش قومی دامن می‌زنند و این مسئله باعث می‌شود که دشمنان افغانستان هرچه بیشتر از ناهمگونی مردم این کشور، استفاده کنند. رسانه‌ها باید وحدت ملی را در نظر گرفته و در پالیسی نشراتی خود در راه توسعه آن بکوشند؛ زیرا تمام مردم افغانستان در راه حراست و حفاظت از کشور خود مسئول هستند و در صورت عدم آن، آتش تنش‌های قومی دامن همه آن‌ها را خواهد گرفت.

آموزش:
رسانه‌‌ها را می‌توان بیش از مراکز آموزشی، در امر آموزش مفید دانست؛ زیرا امروزه رسانه‌ها بیشتر از هر چیز دیگر مورد علاقه جوانان و کودکان قرار گرفته‌اند؛ بخصوص رسانه‌های دیداری که تمام حواس شنیداری، دیداری و احساسی را در بر می‌گیرند.
تلویزیون از نظر نقش و جای‎گاهی که در خانواده‌ها دارد، می‌توان آن را عضوی از خانواده تلقی کرد. رسانه‌ها در کنار اطلاع‌رسانی از وضعیت سیاسی کشور و بالا بردن اطلاعات، فراهم آورنده‌ دانش و شکل‎دهنده‌ ارزش‌ها هستند که اگر مستقیماً به کار گرفته شوند، می‌توانند نگرش‌ها یا مهارت‌های خاصی را توسعه دهند. بدین ترتیب وسایل ارتباط جمعی با انتشار اطلاعات، آگاهی‌ها و دانستنی‌های نوین؛ آموزش رسمی را از انحصار مکتب‌ها، آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌ها خارج کرده‌ است. رسانه‌ها در امر آموزش در افغانستانی که مردم آن از داشتن یک فرهنگ عمومی و دست‌رسی به اطلاعات درست عقب مانده‌اند، ارزنده‌ترین نقش را برعهده دارند.

ظهور ابررسانه‌ها و نقش رسانه‌های سنتی:
نسل جدید رسانه‌ها یا به تعبیری ابررسانه‌ها عبارت از شبکه‌های چند رسانه‌ای هستند که انترنت نخستین و بزرگ‌ترین زمینه آن است. تفاوت این شبکه با دیگر رسانه‌ها در عین‌ حال که چندرسانه‌ای بودن آن است، نوع فعالیت آن نیز هست؛ زیرا بر خلاف دیگر رسانه‌ها که برنامه‌ها و پالیسی نشراتی خاص خود را دارند و به خورد مخاطب می‌دهند، انترنت حق انتخاب را به مخاطب می‌دهد و مخاطب دنبال چیزی که خودش می‌خواهد می‌رود. رسانه‌های دیگر به ما پیش‌نهاد می‌کنند که چه ببینیم و یا در چه موردی فکر کنیم، اما در ابررسانه‌ای چون انترنت، ما به دنبال آن چیزی هستیم که خودمان به آن فکر می‌کنیم و دقیقاً همین‌جا است که نقش رسانه‌های سنتی چون تلویزیون و رادیو بسیار مهم هستند؛ زیرا این رسانه‌ها می‌توانند با آموزش درست به مخاطبان خود بیاموزند که به چه فکر کنند و دنبال چه چیزهایی در انترنت باشند یا به عبارت دیگر روش درست و مفید استفاده کردن از انترنت را به مخاطبان یاد بدهند.

 

مهدی سرباز – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا