آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

نشست دوحه؛ سالون مود یا میز مذاکره؟

تهیه لیست ۲۵۰ نفره برای مذاکره در قطر، اوج افتضاح، آشفتگی و بی‌برنامگی است. این امر، پرستیژ یک نظام را در مقابل یک گروه شورشی و در برابر انظار جهان به ‌صفر می‌رساند.

مذاکره در مورد صلح، هنر چانه‌زنی، به‌کار بستن دانش دیپلماسی و منطق اقناعی است که با تفکر ملی برای دست‌یافتن به ‌مصالح ملی و زیست احترام‌آمیز و عادلانه همگانی در آینده، صورت می‌گیرد. بنابراین، مذاکره نمایش مود پاریس، لندن و نیویارک نیست که هر مودلی خود را بالباس و تیپ عجیب جلو چشم بینندگان نشان دهد و عبور کند. برهمین مبنا، تهیه لیست ۲۵۰ نفره برای مذاکره در قطر، اوج افتضاح، آشفتگی و بی‌برنامگی است. این امر، پرستیژ یک نظام را در مقابل یک گروه شورشی و در برابر انظار جهان به ‌صفر می‌رساند. این لیست بلند، اشخاص محور است نه ‌برنامه محور، پس این لیست ستون فقرات ندارد و نمی‌تواند انتظارات مردم را برآورده نماید.
بایسته بود که همین ۲۵۰ نفر، به‌علاوه ۲۵۰ نفر دیگر در کابل گردهم می‌آمدند برای مذاکرات صلح با محوریت حکومت هر حزب، نهاد و همین‌طور اشخاص دارای نفوذ دیدگاه‌ه‌های خود را مطرح می‌کردند و در نهایت یک بسته و پکیج سیاسی حقوقی و امنیتی را به ‌صورت فنی و کارشناسانه، ترتیب می‌دادند که مطالبات برحق مردم افغانستان، ارزش‌های بنیادین قانون اساسی و مفاهیم غیر قابل عبور حقوق بشری در آن با صدای واحد انعکاس می‌یافت. از میان ۵۰۰ نفر، ۲۵ نفرِ سرسخت در برابر تفکر طالبانیزم، متخصص فن مذاکره، با دانش، دارای تفکر ملی و باورمند به‌جمهوریت نظام را انتخاب می‌کردند. بسته مطالبات و انتظارات مردم افغانستان را به‌دست آن‌ها می‌دادند و برای مذاکره می‌فرستادند. این روش، اتحاد و یگانگی گرایش‌ها و باورهای متفاوت جبهه مقابل طالبان را، نشان می‌داد؛ پرستیژ نظام را حفظ می‌کرد و مصئونیت حقوق و مطالبات مردم افغانستان را در برابر غارت‌گری و زیاده‌خواهی، بیمه می‌نمود.

نویسنده

سيد جواد سجادی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا