آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاستفرهنگ و دانشمقالات علمی-تحقیقی

وضعیت دانشگاه؛ غیبت دولت و سربازگیری داعش

نویسنده: عبدالشهید ثاقب – نویسنده و بژوهشگر
چند روز قبل دانشگاه کابل شاهد رویداد تروریستی‌ بود که در اثر آن ۲۲ تن کشته و ۲۷ تن دیگر مجروح گردیدند. امرالله صالح معاون نخست ریاست جمهوری که در عین زمان مسئولیت تامین امنیت کابل را نیز به عهده دارد، عامل و طراح این حمله را شخصی به نام عادل، دانشجوی پیشین دانشکده شرعیات خوانده و از بازداشتش خبر می‌دهد.

به دنبال فاش‌شدن هویت این تروریست، بگومگوها و مباحثات در شبکه‌های اجتماعی در باره ضرورت تغییر نصاب تحصیلی و مضامین درسی شرعیات داغ گردیده است. بسیاری‌ها انگشت انتقاد را به سوی مضمون ثقافت اسلامی در دانشگاه کابل نشانه رفته و آن را عامل ترویج افکار بنیادگرایانه در میان دانشجویان می‌خوانند. پیش‌تر نیز عبدالحفیظ منصور، نماینده پیشین کابل در مجلس، مدعی شده بود که مضمون ثقافت اسلامی تروریست می‌پرورد؛ ادعایی که با واکنش‌های تند استادان دانشکده شرعیات مواجه شد.
من نیز چند روزی محصل شرعیات بوده‌ام و در این که در برخی مضامین این دانشکده باورهای افراطی تدریس می‌شود، تردیدی نیست. دانشکده شرعیات، دو رشته دارد: ۱) فقه و قانون؛ ۲) تعلیمات اسلامی. زمانی که من دانش‌جو بودم در رشته تعلیمات اسلامی، جزوه‌ای تدریس می‌شد که «نظام حکم در اسلام» نام داشت. در این جزوه به صراحت از دموکراسی به عنوان نظام کفری و از خلافت به حیث تنها نظام اسلامی یاد می‌گردید. من در همان زمان از تدریس چنین افکار تندروانه در دانشکده شرعیات انتقاد کرده و دولت افغانستان را به نداشتن سیاست فرهنگی درست و مناسب متهم کرده بودم.
دولت‌ها در سراسر دنیا دارای یک سیاست فرهنگی می‌باشند، و این سیاست طوری طراحی و مهندسی می‌شود که ممد برای پروسه دولت‌سازی باشد. بر این اساس، تدریس چنین باورهای افراطی در کشوری که نوع نظام خود را دموکراسی تعریف می‌کند، نه تنها نامناسب، بلکه یک عمل ملانصرالدینی و رفتار کمیک – تراژیک است. چنین رفتار ملانصرالدینی در واقع ریشه در نداشتن سیاست فرهنگی دارد. من خوب به یاد دارم هنگامی که آقای سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ بود، آن وزارت تفسیر «فی ظلال‌القرآن» سیدقطب را ترجمه کرد و تکثیر نمود. این در حالی است که سیدقطب از تئوریسین‌های معروف بنیادگرایان بوده و همان کسی است که با طرح کردن مفهوم «جاهلیت جدید» جوامع اسلامی را تکفیر کرده و در راستای راه اندازی قتل و خون‌ریزی و برادرکشی در جهان اسلام توجیه و بهانه‌ای برای گروه‌های تروریستی فراهم کرد.
تصور کنید در کشوری که خود از جنگ و برادرکشی رنج می‌برد، نشر و ترجمه آثار چنین چهره‌ها اگر سیاست ملانصرالدینی و رفتار کمیک – تراژیک نیست، چیست.
باری در هنگام اوج تاخت و تاز لشکر داعش در عراق و سوریه، یکی از برندگان جایزه نوبل صلح گفته بود: «بر سر داعش بمب نه، کتاب بریزید!” منظور او از کتاب‌ریزاندن، اتخاذ یک سیاست معقول و مناسب فرهنگی بود. من نیز بدین عقیده‌ام تا دولت افغانستان به همکاری وزارت‌های معارف، تحصیلات عالی و اطلاعات و فرهنگ یک سیاست فرهنگی متناسب تدوین نکند، میدان را به سربازگیری داعش و طالب و سایر گروه‌های افراطی در دانشگاه‌ها خالی خواهد گذاشت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا