آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

پیش‌بینی یک توافقِ صلحِ جامع برای افغانستان

پیوند دادن جنبه‌های داخلی و خارجی یک حل و فصل. هرچه این جنبه‌ها در هم تنیده‌تر باشند، توافق صلح افغانستان شکننده‌تر خواهد بود. اهرم خارجی – به ویژه حمایت ایالات متحده از نیروهای امنیتی و دولتی افغانستان و توانایی ایالات متحده برای جلب رضایت یا عدم تقاضای طالبان برای خروج نظامیان خارجی – متغیر قدرت‌مندی در تعیین این که آیا یک توافق سیاسی می‌تواند به دست آید و اجرا شود، می‌باشد.

در طول سال‌ها تلاش‌ غیرمداوم برای مذاکره در مورد ختم جنگ در افغانستان، طرف‌های درگیر فقط طرح‌های بنیادین پیش‌بینی شده را بیان کردند. طرفین با بیان نکردن شرایط ترجیحی خود برای صلح، مقاومت در برابر روند صلح را تقویت کرده و از آنچه مصالحه با دشمن، ممکن به ارمغان آورد ترسیدند. یک روند صلح موثر به پر کردن این شکاف‌ها نیاز دارد. این گزارش با هدف تحریک تصورات سیاست‌گذاران همه طرف‌های درگیر و سایر افراد علاقمند به تشویق مذاکرات، تصویر مفصلی از یک توافق سیاسی قابل قبول را نشان می‌دهد.
برای ارائه ایده‌های مشخص، نویسندگان تصمیم گرفتند به جای نوشتن در باره توافق صلح، یک توافقنامه صلح بنویسند و تحقیقات و تحلیل‌های خود را در قالب یک توافق‌نامه جامع صلح ترجمه کنند. هدف آن‌ها ایجاد مصالحه واقع‌بینانه است که بتواند منافع طرفین را برآورده سازد و برخی از فرصت‌های عملی را برای مهم‌ترین مسائل در اختیار داشته باشد. موضوعات مورد بحث شامل متوقف کردن خصومت‌ها، تقسیم قدرت سیاسی و امنیتی، خروج نیروهای خارجی، اصلاح قانون اساسی، ساز و کارهای انتقالی و نظارت و تأیید، می‌شود. نویسندگان اهداف احتمالی مذاکرات احزاب درگیر را بررسی، توافق‌نامه‌های صلح گذشته را هم برای افغانستان و هم برای بسیاری از کشورهای دیگر جهان مطالعه و مشاوره‌های محرمانه گسترده‌ای را با افراد وابسته به همه طرف‌های درگیر، با کشورهای همسایه افغانستان و همچنین کارشناسان امور افغانستان و روند صلح انجام داده‌اند. گذشته از هدف اصلی این گزارش، متخصصان حل و فصل مناقشه می‌توانند از روش و تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای آن بهره ببرند.
یافته‌های کلیدی
طرف‌های مذاکره کننده در یک روند صلح احتمالی افغانستان مسیری طولانی برای یافتن زمینه مشترک بنیادی دارند، اما می‌توان این مصالحه را پیش‌بینی کرد تا بتواند یک توافق‌نامه قابل قبول ایجاد شود. عناصر اصلی توافق صلح که احتمالاً برای طرفین جذاب خواهد بود، موارد زیر را شامل می‌شود:
• برای جانب طرفدار حکومت، حفظ خطوط اصلی سیستم سیاسی دموکراتیک پس از ۲۰۰۱، از جمله استفاده از قانون اساسی موجود به عنوان نقطه شروع برای مذاکره روی تجدید نظر و حفظ آن تا زمان تصویب قانون اساسی جدید.
• برای طالبان، پایان دادن به حضور نیروهای امریكایی و سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) و ایجاد فرصتی برای اتخاذ یک قانون اساسی جدید، شامل ابزارهای ساختاری برای تحقق جنبه‌های حكومت‌داری اسلامی در یک سیستم دولتی اصلاح شده.
• برای ایالات متحده، شامل تضمین‌ها و سازوکارهای ضد تروریزم و ایجاد راهی برای پایان دادن به درگیری نظامی‌اش در افغانستان، به شکلی که آینده‌ای برای ترقی و ثبات در پی داشته باشد.
پیشنهادات و توصیه‌ها
• هدف توافق‌نامه صلح اساسی است نه فرایند یک نقشه‌راه. وقتی توجه بین‌المللی در نتیجه دستیابی به یک توافق‌نامه و به محض این که اهرم فشار ایالات متحده در رابطه به حضور نظامی این کشور از بین برود، پر کردن جزئیات دشوار‌تر در سراشیبی این راه، سخت خواهد بود نه آسان.
• پیوند دادن جنبه‌های داخلی و خارجی یک حل و فصل. هرچه این جنبه‌ها در هم تنیده‌تر باشند، توافق صلح افغانستان شکننده‌تر خواهد بود. اهرم خارجی – به ویژه حمایت ایالات متحده از نیروهای امنیتی و دولتی افغانستان و توانایی ایالات متحده برای جلب رضایت یا عدم تقاضای طالبان برای خروج نظامیان خارجی – متغیر قدرت‌مندی در تعیین این که آیا یک توافق سیاسی می‌تواند به دست آید و اجرا شود، می‌باشد.
• هر یک از طرف‌های مذاکره کننده باید نسخه مورد نظر خود را از متن توافق‌نامه در اوایل روند صلح تهیه کنند تا اجماع درونی ایجاد شود. جزئیات مواضع و پیشنهادات مذاکره را تهیه کرده و مصالحه را تصور کند.
• برای شکل دادن به مواضع مذاکره و مصالحه، کمک‌های تخصصی ارائه دهید. حامیان بین‌المللی روند صلح که سهمی در نتیجه آن دارند، باید از ارائه هرگونه کمک فنی که طرفین ممکن است در شکل دادن اهداف خود به پیشنهادهای عملی و طراحی مصالحه نیاز داشته باشند و بپذیرند، اطمینان حاصل کند.
• نیاز به کمک کنندگان را برای تأمین مالی تطبیق آن پیش‌بینی کنید. اگرچه، حمایت مالی خارجی از افغانستان پسا-توافق‌نامه نمی‌تواند اجرا و تطبیق موفقیت‌آمیز را تضمین کند، اما عدم ارائه پشتیبانی کافی برای کمک به توانمند ساختن عملکرد ساختار جدید حکومت و تأثیرگذاری پیکربندی مجدد نیروهای امنیتی، عملاً عدم تطبیق آن را تضمین خواهد کرد.

نویسنده

لاورل میلر و جاناتان بلیک

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا