آخرین اخباراسلایدشوافغانستانسیاست

ادب مرد به ز دولت اوست

در پیامی که دست‌مایه عقده‌گشایی این یاران نایار و برادران نابرادر خودی شده است، چیزی جز حکایت همان عیاری و گستردگی رفاقت او نیست، اما اگر پرده از راز مگوی هر کدام این نامهربانان بیفتد، هزار سودای رسوایی برای بازار مکاره سیاست هست که توان سربلندی را از آنان می‌گیرد.

اخیراً گروهی از آدرس‌های مشخص معاند فایلی صوتی از عطامحمد نور منتشر کرده‌اند و در پی آن هستند که از این فایل صوتی بهره برداری سیاسی کنند. در این فایل به رغم تلاش آنان عطامحمد نور به جریان‌های همسو از عیاری و جوانمردی می‌گوید و این که هیچگاه نخواسته به کسی توهین شود.
به گزارش خبرگزاری دید، در این میان برخی چهره‌های سیاسی همسو با آقای نور با نشر مطالبی از عیاری‌ها، جوانمردی‌ها و پاکبازی او در سیاست گفته‌اند و می‌گویند.
سید علی‌رضا محمودی از چهره‌های سیاسی که رهبری چند جریان سیاسی را در چانته تجربه دارد و با بزرگترین چهره‌های سیاسی حال و گذشته کشور همانند شهید کاظمی و مارشال فقید کار سیاسی کرده است، در نوشته‌ای کوتاه در برابر عقده‌کشایی این آدرس‌های مشخص می‌گوید که از عیاری و جوانمردی آقای نور مواردی را به عنوان شاهد زنده در خاطر دارد.
متن کامل نوشته آقای سید علی‌رضا محمودی:
در روزگار زوال فضایل و مکارم اخلاق و در جامعه رو به انحطاط افغانستان، تنها بارقه امید نجات اخلاق ملی ما که مبتنی بر فتوت و مدارا و مروت بوده، روشن ماندن تک‌شعله‌های عیاری و کاکه‌گی است. رسم و آیین درخشانی که قلب تپنده فرهنگ ما از گذشته دور تا عهد سامانیان بلخی، اردشیر، بزرگمهر و یعقوب لیث بوده است.
بعد از این چهل سال خانمانسوز جنگ که عیاران و جوانمردان ما یکی-یکی به قربانگاه نجات وطن شتافتند، مملکت صحنه زوال همه ارزش‌ها شد. لمپنیزم فحاش و بی‌آداب جدید، وارد شهر و دیار و فرهنگ و زندگی ما گشت. جوانمردی، متاع مهجوری بود که عیار بلخ استاد عطامحمد نور، این قبا را با شایستگی بر تن پوشید و به آن زینت داد.
اینجانب که تجربه همراهی و همسنگری نزدیک با بسیاری از بزرگان جهاد و مقاومت، از جمله شهید درخشان و جاودان‌یاد سید مصطفی کاظمی و سرخیل عیاران، مارشال فقید، به عنوان یکی از نزدیک‌ترین یاران وی را داشته‌ام و سال‌هایی طولانی است که با جناب نور مراوده و رفاقت و همسنگری دارم، همواره شاهد زنده سخت‌گیری و سماجت او در اخلاق حمیده و کریمانه بوده‌ام. او خائنان بسیاری را بخشیده و بیش از همه، متوجه سال‌خوردگان و فقرا بوده است. در سخت‌ترین لحظات، دل‌نگران مادر بوده و چون انسانی ساده، با دست خویش به او طعام می‌داده است. با دوستان همیشه با فروتنی و نیکویی سخن گفته و با دشمنان، با مروت و مدارا. برای همین‌ او را به عنوان خیرالموجودین سیاستگران عرصه جهاد، مقاومت و دولت‌مداری می‌شناسم و می‌ستایم.
رویه تازه‌ای که در افغانستان رواج یافته و محصول سیاست ضد تبلیغ بدی است که در کمپاین‌های ریاست جمهوری دور قبل و حتی قبل‌تر از آن در امتزاج ناهمگون سنت و مدرنیته شکل گرفت، فضای مجازی را به روی مردم گشود و به هر کسی مجال داد تا با چندین چهره جعلی و ناآراسته، به میدان هرزه‌درایی و فحاشی وارد شود. هدف نخستین آنان، تخریب چهره قهرمانان ملی مملکت بود؛ چرا که اگر این چهره‌ها که پاسداران فرهنگ و آداب و رسوم گذشته‌اند، نابود شوند، به راحتی می‌توان دین وعقل و دنیای مردم را تسخیر کرد. نابودی هر فرهنگی، همواره با تخریب چهره‌های نمادین آن شروع ‌شده است؛ همان کاری که در چکسلواکیا و یوگسلاویا شد. نتیجه هر سه هم خون‌بار و نابودی فرهنگ گذشته و تقسیم هر کشور به چندین ملت بوده است. از دل یوگسلاویا شش کشور متولد شد که هیچ اسطوره‌ای آن‌ها را به هم پیوند نمی‌داد؛ به علاوه این‌که چندین سال حمام خون و جنگ داخلی نیز حاصل دیگرش بود. در افغانستان هم یک بار این میوه تلخ به بار نشست.
اینجانب، با همه همکاران و یاران همراه در مجمع ملی مردم افغانستان و توافق ملی و تغيير، این پروژه شرم‌آور را تقبیح کرده و به گردانندگان پشت صحنه آن هشدار می‌دهيم که در دامی که می‌چینید، خود گیر خواهید افتاد.
در پیامی که دست‌مایه عقده‌گشایی این یاران نایار و برادران نابرادر خودی شده است، چیزی جز حکایت همان عیاری و گستردگی رفاقت او نیست، اما اگر پرده از راز مگوی هر کدام این نامهربانان بیفتد، هزار سودای رسوایی برای بازار مکاره سیاست هست که توان سربلندی را از آنان می‌گیرد. جنرال پرآوازه عیار ما، سرداری‌ است که در کوره محبت مردم و رنج سنگر و مبارزه پرورده شده و نام و چهره‌اش با هیچ توطئه سازمان‌یافته‌ای مخدوش نمی‌شود؛ چه آن‌گونه که روزنامه‌های غربی خبر توطئه ترورش را افشا کردند و موفق نبود و چه اینگونه که نیت ترور معنوی‌اش افشا شده است. او چنان‌که از صدها توطئه ترور دیگر جان به سلامت برده و به دعای مؤمنان و صاحبدلان، پناه و تکیه‌گاه مردم مانده، باز با همان پشتوانه، قوی‌تر و قدرتمندتر از قبل می‌ماند و می‌مانیم.
ما ریشه در مرداب نداریم که با توفان بلرزیم، بلکه به قول علامه شرق اقبال لاهوری:
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
با حرمت
سید علی‌رضا محمودی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا