آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

نقشه‌راه افغانستان صلح‌آمیز

رهبری طا-لبان باید راه آشتی مسالمت‌آمیز را دنبال کنند تا مشروعیت یابند. در این راستا، آن‌ها باید به جای افراط در تاکتیک‌ها، روی یک دولت فراگیر کار کنند، زیرا هرچیزی غیر آن احتمالاً به وجهه بین‌المللی شان آسیب بیشتری وارد می‌کند

یک سال از خروج تنها ابرقدرت جهان می‌گذرد. ایالات متحده پس از ۲۰ سال و صرف تریلیون‌ها دالر روی طرح قدرت نظامی خود، نیروهایش را از افغانستان خارج کرد. اگرچه این طولانی‌ترین و پرهزینه‌ترین عملیات نظامی ایالات متحده بود، اما متأسفانه ایالات متحده، خواسته یا ناخواسته، به نحوی بازسازی این کشور را در زمینه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک و قدرت نظامی نادیده گرفت. در واقع، پس از چند سال اولیه، ایالات متحده فقط به افزایش حضور نظامی خود در کابل ادامه داد، در حالی که طا-لبان از این فرصت استفاده کرده و خود را دوباره سازماندهی کردند تا بار دیگر به یک نیروی قوی تبدیل شوند که بتواند حضور ایالات متحده را به چالش بکشد. شاید به همین دلیل بود که سال گذشته، زمانی که خروج عجولانه ایالات متحده انجام شد، هیچ راه‌حل سیاسی درازمدتی که بتواند همه ذینفعان را در افغانستان گردهم آورد، حاصل نشد. بر بنیاد توافق دوحه توسط دولت ترامپ، دولت بایدن این کشور را به طا-لبان سپرد. آن‌ها تشکیلات موقتی را اعلام کردند که تا به امروز بر این کشور حاکم است. با این حال، از آن زمان تا کنون، چالش‌های داخلی و خارجی برای طا-لبان هر روز پیچیده‌تر می‌شود.
در حال حاضر به نظر می‌رسد که سه چالش اصلی و مهم برای طا-لبان وجود دارد. اول، وضعیت اقتصادی و بحران انسانی به ‌ویژه وقتی جامعه بین‌المللی تمایلی به ارایه کمک‌های اقتصادی و بشردوستانه به تشکیلات موقت طا-لبان ندارد. چالش دوم، وضعیت شکننده امنیت داخلی؛ گروه‌های شبه‌نظامی ضد طا-لبان در دره پنجشیر سازماندهی شده است. چالش سوم در جبهه خارجی است، جایی که طا-لبان قادر به اتخاذ سیاست خارجی مناسب در قبال همسایگان نزدیک افغانستان به ‌ویژه در مقابل پاکستان نیستند.
پس از سقوط کابل، بسیاری بر این باور بودند که طا-لبان از اشتباهات گذشته خود درس گرفته و این بار اشتباهات مشابه را تکرار نخواهند کرد. متاسفانه، این اتفاق نیفتاده است. به عنوان مثال با گذشت زمان رهبری فعلی طا-لبان به سمت هند متمایل شده است. دهلی‌نو از این انحراف استقبال می‌کند به‌ویژه به خاطر منافع هند در افغانستان. هند به جای نقش سازنده‌ در منطقه، نقش یک خراب‌کار را بازی می‌کند؛ نقشی که در زمان حکومت حامد کرزی و اشرف غنی ایفا می‌کرد. انحراف فعلی طا-لبان به سمت دهلی‌نو نشانه آشکاری مبنی بر این است که آنها برای به رسمیت شناخته شدن عجله دارند.
ملا محمد یعقوب وزیر دفاع طا-لبان که نقش کلیدی در تضمین و استراتژی تسلط مسالمت‌آمیز طا-لبان در سال گذشته داشت، در مصاحبه اخیر با رسانه‌های هندی، گفت که اگر جنگجویان آن‌ها در هند آموزش ببینند، طا-لبان افغان مشکلی نخواهند داشت. این یک انحراف بسیار مهم و تأثیرگذار است، زیرا نشان می‌دهد که ایدیولوژی، مذهب و منافع ملی از سوی طا-لبان کنار گذاشته شده و تنها نفع شخصی، شناخت و قدرت‌طلبی عامل غالب است. این احتمالاً در درازمدت مشکلاتی را برای طا-لبان ایجاد خواهد کرد.
هند که می‌خواهد یک هژمون منطقه‌ای باشد، می‌تواند از این وضعیت بیشتر استفاده کرده و از خاک افغانستان و رهبری مانند ملا محمد یعقوب برای تامین منافع خود در منطقه بهره ببرد. ملا محمد یعقوب در اوایل سال جاری از علمای افغانستان خواست تا در سازماندهی و ایجاد اصلاحات در ارتش افغانستان کمک کنند. در حالی که از سوی دیگر، او حاضر است جنگجویان خود را برای آموزش به کشوری تحویل دهد که در آن دولت افراطی بی‌جی‌پی BJP بر این کشور حکومت می‌کند و سیاست‌های هندوتوا بی‌وقفه اجرا و رعایت می‌شود. این نگرانی‌های جدی را برای پاکستان ایجاد می‌کند، زیرا در حال حاضر بخش هندی تحریک طا-لبان (TTI) از سوی هند راه‌اندازی شده است.
علاوه بر این، به نظر می‌رسد که در رهبری طا-لبان اختلافات به وجود آمده است. به عنوان مثال، ملا محمد یعقوب از روند صلح با ایالات متحده و ایجاد روابط صمیمانه دوجانبه با هند حمایت کرد. در حالی که سایر رهبران طا-لبان بر برقراری روابط صمیمانه با همه کشورهای همسایه از جمله پاکستان، به‌ویژه وقتی نقش سازنده‌ای در قبال افغانستان داشته‌، تاکید دارند. با این حال، پاکستان با توجه به نگرانی‌های امنیتی خود از طا-لبان افغان خواسته تا گام‌های ملموسی در برابر مشکل‌سازان، یعنی «تحریک طا-لبان پاکستان» (TTP) که رهبری آن در افغانستان پنهان شده است، بردارد.

از قضا وزیر دفاع کنونی طا-لبان بدون هیچ مدرک غیرقابل انکاری به تازگی پاکستان را متهم کرده که از حمله اخیر هواپیماهای بدون سرنشین امریکا در داخل افغانستان که منجر به کشته شدن ایمن الظواهری رهبر القاعده شد، حمایت می‌کند. با این حال، این اتهام بدون ارایه مدارک به وضوح نشان می‌دهد که رهبری طا-لبان به جای متهم کردن همسایگان خود که تلاش‌های زیادی برای از بین بردن تروریزم در منطقه انجام داده است، باید بر ریشه‌کن کردن تروریزم از خاک خود تمرکز کند.
در حالی که وضعیت روی زمین چنین است که طا-لبان همچنان برای به دست گرفتن کنترول مناطقی مانند پنجشیر در حال جنگ هستند. تحت رهبری وزیر دفاع فعلی طا-لبان تمامی عملیات‌هایی که تا به امروز راه‌اندازی شده، بدون هیچ نتیجه‌ای پایان یافته است. تمام تاکتیک‌های فشار و نیرویی که طا-لبان علیه مردم خود به کار می‌برند، خود باعث نارضایتی بیشتر توده‌ها شده و عدم محبوبیت رهبرانی مانند ملا محمد یعقوب را افزایش داده است. از آن‌جایی که استفاده از زور علیه مردم خود ممکن است آغازگر دوره جدیدی از جنگ داخلی در افغانستان باشد و همه ذینفعان را به سمت هرج و مرج و بی‌ثباتی بیشتر نه تنها در افغانستان بلکه در منطقه سوق دهد. رهبری طا-لبان باید راه آشتی مسالمت‌آمیز را دنبال کنند تا مشروعیت یابند. در این راستا، آن‌ها باید به جای افراط در تاکتیک‌ها، روی یک دولت فراگیر کار کنند، زیرا هرچیزی غیر آن احتمالاً به وجهه بین‌المللی شان آسیب بیشتری وارد می‌کند. تنها در این صورت است که می‌توان به صلحی طولانی‌مدت و مطلوب در افغانستان دست یافت.
در نتیجه، رهبری طا-لبان باید روی سایر راه‌حل‌ها برای معمای افغانستان فکر کنند. سیاست‌های توطئه، نفرت و سرزنش، ملت افغانستان را به عصر تاریک دیگر سوق می‌دهد و خصومت را در منطقه افزایش می‌دهد. با این حال، برداشتن گام‌های عملی علیه تروریزم، بهبود روابط با همسایگان و تعیین اهداف برای دستیابی به منافع ملی در تغییر سرنوشت مردم افغانستان کمک خواهد کرد. آخرین و مهم‌ترین مورد این است که رهبری طا-لبان باید بین رهبران کلیدی خود که در وزارت‌خانه‌های کلیدی خدمت می‌کنند، شفاف‌سازی به میان آورد تا به جای پیوستن به سیاست‌های بلوک در منطقه، صلح را در داخل و خارج از افغانستان برقرار کنند.

نویسنده

اسد خان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا