آخرین اخباراجتماعافغانستانتحلیلسیاست

وحدت ملی؛ درد مشترکی که باید فریاد شود

یک هزاره با یک پشتون و تاجیک و اوزبیک و بلوچ و ایماق و دیگران، صدها درد مشترک و پیوند مشترک دارد تا با یک خارجی مسلمان یا غیر مسلمان.


محمد سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری
«حرف و حدیث ویژه با مردم هزاره»
چندی پیش به تاریخ ۱۰ و ۱۱ ثور ۱۳۹۷ سفری به شهر تاریخی و باستانی هرات داشتم. در کنار برنامه‌های رسمی و مردمی دیگر، دیداری داشتم با مردم جبرئیل هرات که عمدتاً مردم هزاره و شیعه هستند. در این گردهمایی در کنار بحث از وضعیت عمومی کشور، سخنان خاصی را با مردم هزاره و موقف آنان در شرایط کنونی کشور مطرح کردم.
کسان زیادی از این سخنان استقبال کردند و برخی هم نقد کردند و من شخصاً به هر دو دیدگاه احترام دارم و گفت‌وگو و نقد و گردش آزاد اطلاعات و آزادی بیان را یک ضرورت و نیاز مبرم افغانستان؛ مخصوصاً جامعه هزاره می‌دانم. اکنون یک بار دیگر آن قسمت از سخنانی را که در بخش پایانی سخنرانی، خطاب به مردم هزاره ایراد کردم در این صفحه بازنشر می‌کنم:
سوم- سخنی چند با مردم شیعه و هزاره هرات:
از آن جا که ما مردم هزاره در افغانستان از نگاه قومی و مذهبی دارای پیشینه تاریخی خاص و دارای شرایط فرهنگی و اجتماعی ویژه‌ای هستیم، باید چند اصل مهم را همواره سرلوحه گفتار و رفتار و جزء پالیسی و استراتژی سیاسی و اجتماعی خود قرار بدهیم. ممکن است کسانی از شما با این سخنانم موافق نباشند، مخصوصاً جوانان و تندروانی که هنوز تحت تأثیر احساسات و عواطف هستند و با مسایل اجتماعی و سیاسی با خون‌گرمی و با شیوه انقلابی برخورد می‌کنند.
اما آنچه می‌گویم ناشی از حد اقل ۴۰ سال زیستن در فراز و نشیب‌ها و تلخی‌ها و شیرینی‌ها و تأمل در واقعیت‌های عینی کشور است. در این رابطه پنج موضوع مهم را با شما در میان می‌گذارم:
۱٫ هزاره‌ها باید بیش از هر قوم دیگر -همان طور که شهید وحدت ملی استاد مزاری گفته بود- وحدت ملی را برای خود یک اصل بدانند. ما در افغانستان یک تافته جدا بافته از دیگران نیستیم. باید شریک شادی و غم همه ملت افغانستان باشیم. ما تاریخ و تمدن و فرهنگ مشترک و جغرافیا و سرزمین و میهن مشترک داریم. یک هزاره با یک پشتون و تاجیک و اوزبیک و بلوچ و ایماق و دیگران، صدها درد مشترک و پیوند مشترک دارد تا با یک خارجی مسلمان یا غیر مسلمان. هیچگاه فکر نکنیم که یک خارجی برای من هزاره نزدیک‌تر و مهربان‌تر است از یک پشتون و تاجیک هموطن و یک برادر پشتون و تاجیک ما هم فکر نکند که یک هزاره با او بیگانه‌تر است از یک خارجی.
این اقوام در طول هزاران سال، در کنار همدیگر و وطندار همدیگر بوده‌اند و برای هزاران سال دیگر هم چنین خواهند بود. بیاییم گذشته‌های تاریخ را به تاریخ بسپاریم و فقط از آن گذشته‌های تلخ درس و عبرت بگیریم و هرگز خود را غرق گذشته‌ها نکنیم و به قول حافظ سقف را بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.
اما به راستی همین انتظار را از اقوام برادر دیگر خود هم داریم، مخصوصاً در هرات که از نگاه فرهنگی و ترکیب قومی، یک افغانستان کوچک شمرده می‌شود. هزاره ها مردم زحمتکش، باغیرت، صادق و ایماندار و با استعداد هستند و هم اکنون در اقتصاد و فرهنگ و فعالیت‌های اجتماعی و مدنی هرات نقش مفید و سازنده دارند و حتی به نمایندگی از هرات در ولسی جرگه و در شورای ولایتی حضور فعال دارند. بنا براین از سایر اقوام هرات و از اداره محلی هرات هم انتظار داریم که با مردم هزاره بومی و غیر بومی هرات بر اساس اصل اخوت و مشارکت عادلانه و بر اساس اهلیت و شایستگی و بدون تبعیض برخورد کنند و به این مردم اجازه دهند که در کنار دیگران در خدمت به وطن و در بازسازی و انکشاف وطن و توسعه فرهنگ و تجارت و اقتصاد سهم بگیرند.
۲٫ افراط گرایی زهر کشنده است، چه از نگاه قومی و چه از نگاه مذهبی. من می‌خواهم امروز به صراحت اعلام کنم که: شیعه افغانی اعم از هزاره و غیر هزاره که افراطیت شیعی‌گری را تبلیغ کند و به مقدسات و باورهای مذهبی و فقهی اهل سنت توهین کند، قبل از هر چیز و هر کسی دیگر، به شیعه افغانستان خیانت کرده است. شیعه و سنی دو مذهب فقهی اسلامی است که در همه اصول و فروع بیش از ده فی‌صد با هم اختلاف ندارند و در بیش از ۹۰ فی‌صد با هم مشترک هستند. صحابه و اهل بیت دو بازوی ستبر اسلام و پیامبر اسلام بودند و اگر در تاریخ کدام اختلافی بین صحابه بوده ما امروز آن را به تاریخ واگذار می‌کنیم. اختلافات تاریخی گذشته به تاریخ پیوسته و نباید باعث اختلافات امروز شود.
فقه حنفی فقه اعتدال و عقلانیت است و همچنین مکتب کلامی ماتریدیه که مکتب کلامی فرقه حنفی است، کلام عقلانی و بسیار نزدیک به مبانی کلامی امامیه است.

فقه جعفری نیز از همین خصوصیت برخوردار است. فقه جعفری و حنفی در غیر بخش عبادات، در کنار کتاب و سنت، بیشترین تکیه را بر عرف و عقل دارند. اصول فقه شیعه و حنفی متکی بر عرف و عقل است. «انا لانکفر احدا من اهل القبله» یکی از نظریات بنیادی امام ابوحنیفه است. تندروان و افراطیون امروز هیچ ربطی و نسبتی با امام ابوحنیفه و فقه حنفی ندارند. این افراطیون به همان اندازه که با فقه شیعه فاصله دارند بیشتر از آن از فقه حنفی فاصله دارند. امام جعفر صادق و امام ابوحنیفه هر دو هم عصر بودند و باهم محاوره و گفتگوهای علمی داشتند و امام ابوحنیفه از دوستداران جدی اهل بیت بود و حتی از علویانی که علیه حکومت اموی و عباسی قیام می‌کردند طرفداری و حمایت می‌کرد و خود مدتی در زندان به سر برد و شکنجه شد.
بنا بر این، هزاره و شیعه امروز باید به اعتدال و میانه روی بیندیشد و منطق و عقلانیت و ارزش‌های مدرن روز را پیشه خود سازد. امروزه معارف و تحصیلات عالی و اقتصاد و تجارت حرف اول را می‌زند نه شعارهای تند اتنیکی(نژادی) و مذهبی. هزاره‌ها باید به تکنالوژی معاصر و دانش معاصر و ارزش‌های مدنی مسلح شوند و دیگر هرگز به اسلحه و جنگ و خشونت فکر نکنند و در هرات، شهر عرفان و تصوف و ادب و شهر مولانا جامی و خواجه عبدالله انصاری و امیر علی‌شیر نوایی و شهر دیانت و اعتدال و ایمان‌داری، علمای ما اعم از شیعه و سنی باید میانه روی را پیشه خود بسازند و با افراطیت مبارزه کنند و به مردم مسلمان بیاموزند که اسلام دین وسط است و آیین مهر و رحمت و انسانیت، نه دین سربریدن و مثله کردن و آتش زدن. در شهر هرات مدرسه غیاثیه و صادقیه و سایر مدارس دینی از علمای شیعه وسنی، مراکز تاریخی دینی و اخوت و وفاق و همگرایی مردم هرات هستند. ما از علمای همه این مدارس مخصوصاً از عالم بزرگ مولوی صاحب خدای‌داد رییس مدرسه غیاثیه انتظار داریم که بیش از پیش نقش تاریخی خود را ایفا نمایند و مردم را به سوی برادری و همزیستی مسالمت‌آمیز رهبری کنند.
۳٫ هزاره امروز به وحدت درون قومی نیز ضرورت جدی دارد. بیایید خودزنی ها را متوقف کنید. هماهنگی سیاسی بین احزاب و جریان‌های سیاسی و فرهنگی و مدنی ما یک نیاز حیاتی است. ویروس خانمانسوز محل‌گرایی و منطقه‌گرایی شما را از اهداف اصلی دور ساخته و به بیراهه و بیهودگی می‌کشاند. سخن از دایزنگی و دایکندی و غزنی و جاغوری و بهسود هم خنده دار است و هم برای شما یک فاجعه است و یک خیانت به سرنوشت مردم. شما که ادعای مدنیت و روشنفکری دارید و دیگران را متهم به قبیله‌گرایی و تفکر قبیله‌ای می‌کنید؛ آیا خود این قدر خرد شده‌اید که از قبیله به سطح قریه تنزل می‌کنید؟ این رقابت پوچ و بی‌معنا سرنوشت سیاسی و اجتماعی شما را سیاه و تاریک خواهد ساخت. حزب‌گرایی افراطی و منطقه‌گرایی افراطی آفت بزرگی است که در همه میدان‌ها باعث شکست شما خواهد شد. هزاره‌ای را که شهید وحدت ملی استاد مزاری می‌خواست و خود را برای آن قربانی کرد، هزاره متحد و قدرتمند بود و هزاره بدون مرز منطقه‌ای و سمتی و حتی مذهبی. امروز هزاره‌های شیعه و سنی و اسماعیلیه باید در صف واحد در کنار هم بایستند و همگی هم با صف واحد در کنار دیگر اقوام کشور.
۴٫ در باره رابطه هزاره با حکومت باید بگویم که هزاره هیچ‌گاه نباید خارج از حکومت و یا در تقابل با حکومت‌ها باشد. سال‌ها و بلکه قرن‌ها انزوا و مرکز گریزی را خود بر خود تحمیل کردیم و بر گرد خود حصار کشیدیم و یا بر ما تحمیل کردند و همان‌طور که هزاره‌جات در حصار طبیعی و جغرافیایی قرار دارد، ما از نگاه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی هم خود را در حصار قرار دادیم. روشنفکربازی‌های شعاری و سطحی و انقلابی‌گری‌های تقلیدی و خیالی دیگر بس است. این نوع انقلابی‌گری‌ها جز این که برای ما دشمن ایجاد کند و ما را از دیگران جدا کند هیچ نتیجه‌ دینی و دنیایی برای ما ندارد. حکومت‌داری و دولت‌داری و مشارکت در اداره و رهبری کشور عامل پیشرفت و رفاه و مدنیت و اقتدار است.
۵٫ در مورد رابطه هزاره با پارلمان باید گفت که مشارکت در انتخابات پارلمانی یک گام بزرگ برای بقا و مشارکت در رهبری کشور است، اما باید کسی را انتخاب کنید که دولت‌داری بداند و تحصیلات و آگاهی سیاسی داشته باشد و بتواند در قانون‌گذاری و بودجه و امور مالی و پروژه‌ها و نظارت بر اعمال حکومت سهم بگیرد. پارلمان خانه ملت است و از قاطبه ملت نمایندگی می‌کند و از این رو، وکیل شما باید بتواند برای افغانستان و برای کشور بیندیشد و خود را مسئول همه اتفاقات و رویدادهای کشور در سطح ملی و محلی بداند. وکیل شما باید بتواند با دیگر وکلای ملت تعامل مثبت و روحیه تفاهم و تعاون و همکاری ایجاد کند و نه تعامل منفی یا روحیه عناد و خصومت و دشمنی. وکیل شما باید مردمدار باشد و به منافع موکلین خود بیندیشد و نه به منافع شخصی و خانوادگی خود و قریه خود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا