آخرین اخبارافغانستانپاکستانتحلیلترجمهسیاست

پاکستان، ارتش و سیاست؛ جنرال منیر به کجا می‌رود!

در حالی که پاکستان دچار روابط تیره با همسایگانش مانند هند و افغانستان است، جنرال منیر چگونه به اهداف امنیتی بلندمدت پاکستان دست خواهد یافت؟ علاوه بر این، او چگونه می‌خواهد موقعیت خود را در بحبوحه رقابت بین ایالات متحده و چین بدون جانب‌داری تغییر دهد؟

دکترین منیر

یکی از جنبه‌های مهم دکترین جنرال منیر، هدایت پاکستان از معضل استراتژیک انتخاب بین ایالات متحده و چین و اجتناب از هزینه‌های قابل توجهی است که روی دست سیاست خارجی اسلام‌آباد مانده است. جنرال منیر به وضوح ترجیح داده است استراتژی پوششی را با هدف جلوگیری از گرفتار شدن در سیاست دوتایی جهانی دنبال کند. رویکرد استراتژیک او بر به حداکثر رساندن دستاوردهای اقتصادی پاکستان برای اجتناب از اطاعت از قدرت‌های بزرگ و افزایش فضای مانور در آن متمرکز است. او این دیدگاه را برای دفاع از حاکمیت پاکستان با ایجاد یک اقتصاد قوی بیان و تأکید کرد که «همه پاکستانی‌ها باید کاسه گدایی را بیرون بیندازند».

دست‌کم سه نقطه مرتبط با هم، دیدگاه سیاست خارجی جنرال منیر را مشخص می‌کند، که هر کدام نشان‌دهنده چالش‌های مهمی است که او باید با آن مقابله کند. این مشاهدات تا این لحظه از گفته‌ها و اقداماتش استخراج شده است. نخست، او تعهد خود را برای طرح و پیشبرد تصویر ملایم‌تری از پاکستان ابراز کرده است. دوم، او علاقمندی شدیدی به ارتقای پاکستان به عنوان یک قدرت متوسط منطقه‌ای نشان داده است. سوم، او تمرکز قابل توجهی بر اولویت دادن به جیواکونومیک بر جیوپولیتیک داشته است.

دیدگاه جیواستراتژیک جنرال منیر برای پاکستان، اگرچه ممکن است آرمان‌گرایانه به نظر برسد، اما تاکنون چندین موفقیت به دست آورده است. برای احیای اقتصاد داخلی، او سرکوب همه‌جانبه فساد، قاچاق، سرقت انرژی، اقدامات غیرقانونی و مهاجرت غیرمجاز را آغاز کرده است. جنرال منیر به خاطر تعهدش به احیای اقتصاد پاکستان و معرفی خود به عنوان ضامن ثبات در این کشور و نقطه تماس اولیه جامعه بین‌المللی، تحسین شده است. این امر بر هدف او از تبدیل پاکستان به بازار مهمی که می‌تواند منافع اقتصادی مختلف جهانی را گرد‌هم آورد، تاکید دارد.

در جبهه امنیتی، جنرال منیر عملیات نظامی علیه گروه‌های تروریستی مانند تحریک طا-لبان پاکستان را تشدید کرده و از مشارکت در گفت‌وگو برای صلح امتناع کرده است. علاوه بر این، او تعاملات دفاعی ارتش را با جعل قراردادهای همکاری نظامی با کشورهای منطقه‌های آسیای مرکزی، غرب، شرق و جنوب آسیا تقویت کرده است. پاکستان به تازگی میزبان رزمایش چندملیتی مبارزه با تروریزم «Eternal Brotherhood-II» بود که بازتاب استراتژی دوجانبه جنرال منیر است. نخست، او قصد دارد روی نقش محوری پاکستان در مبارزه با «تروریزم ناشی از افغانستان» سرمایه‌گذاری کند و به نگرانی‌های کشورهای همسایه و قدرت‌های جهانی مانند ایالات متحده، چین و روسیه رسیدگی کند. دوم، او با تقویت اتحادهای نظامی منطقه‌ای به دنبال متعادل کردن نفوذ هند است.

در عین حال، آرمان‌های سیاست خارجی جنرال منیر خطرات قابل توجهی را به دنبال دارد و می‌تواند عواقب جدی برای پاکستان داشته باشد. برای شروع، مشخص نیست که آیا نقش گسترده او در حکومت‌داری به طور موثر وجهه نرم‌تر ارتش را افزایش و شهرت جهانی پاکستان را تقویت خواهد کرد یا خیر، به‌ویژه با توجه به اینکه بسیاری از چالش‌های اصلی آن هنوز به اقدامات تشکیلات نظامی نسبت داده می‌شود. علاوه بر این، به نظر می‌رسد ایجاد پاکستان به‌عنوان یک بازیگر ثبات‌بخش امنیت منطقه‌ای، به‌ویژه در زمینه تنش‌های شدید با همسایه نزدیکش افغانستان، کاری دشوار است. دستیابی به وضعیت بی‌طرف قدرت متوسط مجموعه مشکلات خاص خود را دارد و این هدف ممکن است تا زمانی که پاکستان به سطح معینی از استقلال اقتصادی دست یابد، دست‌نیافتنی باشد.

تا به امروز، تلاش‌های پاکستان برای جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید قابل توجه از سوی کشورهای خلیج‌فارس، با توجه به تمرکز غالب این کشورها بر بحران جاری غزه، با مشکلاتی مواجه شده است. شواهد محدودی وجود دارد که نشان می‌دهد کشورهای حوزه خلیج فارس در آینده نزدیک به کمک پاکستان خواهند آمد. در نتیجه، شورای ویژه تسهیل سرمایه‌گذاری SIFC برای نهایی کردن تراکنش‌های خارجی میلیارد دالری که مدت‌ها انتظارش را می‌کشید، دچار مشکل شده است. با حمایت محدود خارجی موجود، پاکستان همچنان به کمک‌های مالی سازمان‌هایی مانند صندوق بین‌المللی پول و سرمایه‌گذاری‌های چین وابسته است.

به نظر می‌رسد بحرانی‌ترین چالش سیاست خارجی پیش روی جنرال منیر، ادغام قدرت نرم با قدرت سخت است. این امر نیازمند یافتن توازن ظریف بین ملاحظات امنیتی و اقتصادی است، که نیاز به خروج از استراتژی‌های نظامی سنتی جهت پذیرش روش‌های جایگزین برای پیشبرد منافع ملی دارد. با توجه به فرهنگ استراتژیک منحصربه‌فرد ارتش، که ممکن است فاقد درک تفاوت‌های ظریف در امور ملکی و پیچیدگی‌های قدرت نرم باشد، انتظارات برای پیشرفت از جنرال منیر ممکن محدود باشد.

تا دو سال دیگر، موفقیت سیاست خارجی جنرال منیر در گرو رسیدگی به چندین پرسش مهم است. او چگونه تعادل رشد اقتصادی را با وابستگی اقتصادی فعلی پاکستان برنامه‌ریزی می‌کند؟ آیا استراتژی جیواکونومیک جنرال منیر می‌تواند ناخواسته پاکستان را به دام بدهی دیگری بکشاند؟ برای جلوگیری از وابستگی بیش از حد پاکستان به بهره‌برداری از منابع طبیعی و تبدیل شدن به یک کشور اجاره‌ای، او قصد دارد چه اقدامات پیشگیرانه‌ای انجام دهد؟

علاوه بر این، در حالی که پاکستان دچار روابط تیره با همسایگانش مانند هند و افغانستان است، جنرال منیر چگونه به اهداف امنیتی بلندمدت پاکستان دست خواهد یافت؟ علاوه بر این، او چگونه می‌خواهد موقعیت خود را در بحبوحه رقابت بین ایالات متحده و چین بدون جانب‌داری تغییر دهد؟ مهم‌تر از همه، او چه گام‌های مشخصی را برای پر کردن شکاف بین رهبری غیرنظامی و نهاد نظامی، تضمین یک استراتژی سیاست خارجی منسجم و موثر برمی‌دارد؟

نویسنده

نادعلی سولهریا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا