آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

خلیلزاد؛ مهره طالبان در واشنگتن

غنی یک رهبر سست و ضعیف بود، اما این ایالات متحده را که قرار بود قدرت واقعی در جنگ باشد، تبرئه نمی‌‌کند و خود خلیلزاد مستحق بسیاری سرزنش‌ها به خاطر نحوۀ نمایش پایان بازی است

نویسنده: توماس جوسلین سردبیر ارشد نشریۀ امریکایی لانگ وار جورنال و عضو بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

نویسنده: توماس جوسلین سردبیر ارشد نشریۀ امریکایی لانگ وار جورنال و عضو بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

منبع: لانگ وار جورنال
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
زلمی خلیلزاد نماینده ویژه پیشین ایالات متحده برای افغانستان در رسانه‌ها ظاهر می‌شود. چنانچه تاکنون باید برای همه روشن شده باشد که دیپلماسی نوکرانۀ خلیلزاد به پیروزی سریع طا-لبان بر دولت سرنگون‌شدۀ افغانستان در سال جاری کمک کرد. با این وجود، خلیلزاد سعی دارد از عملکردش دفاع کند. استدلال‌هایش چرندگویی‌های خودخواهانه است.
به اظهارات خلیلزاد در برنامۀ‌ «فیس د نیشن» سی‌بی‌اس که به تاریخ ۲۴ اکتوبر منتشر شد، توجه داشته باشید.
نخست، خلیلزاد سعی کرد اشرف غنی رییس جمهور تبعیدی افغانستان را به دلیل ناکامی در دستیابی به «توافق سیاسی» با طالبان مقصر بکشد. دورۀ کاری غنی شکست بی‌چون و چرا بود و کسی از او دفاع نمی‌کند. اما این ادعا که غنی کلید صلح را در دست داشت، بی‌معنا است. طا-لبان هرگز تمایلی به مصالحۀ سیاسی نداشتند. رهبران این گروه بارها به صراحت اعلام کردند که برای احیای امارت اسلامی خود در افغانستان جهاد می‌کنند. این وظیفۀ مقدس جهادگران و انگیزۀ اصلی جنگ ۲۰ سالۀ آن‌ها بود.
طا-لبان هدف نهایی سیاسی خود را پنهان نکردند. طا-لبان بارها در توافق‌نامۀ ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ با ایالات متحده خود را «امارت اسلامی افغانستان» نامیدند. وزارت خارجه امریکا، تا حدودی به گونۀ ناشیانه، عباراتی را در همان توافق‌نامه وارد کرد که می‌گفت ایالات متحده رژیم طا-لبان را به رسمیت نمی‌شناسد. اما این امر مانع اصرار طا-لبان بر «امارت اسلامی افغانستان» نشد. خلیلزاد به هر حال این معامله را انجام داد، و این کاملاً واضح و آشکار بود.
واقعیت ساده این است: هیچ «توافق سیاسی» وجود نداشت. طا-لبان برای پیروزی کامل می‌جنگید – دقیقاً همان‌طور که در سال جاری انجام شد. هیچ سناریوی معتبر خلاف این واقعیت وجود ندارد که در آن غنی یا هر مقام دیگر افغانستان بتواند جهادگران را متقاعد کند تا به چیزی کم‌تر از احیای حکومت خودکامۀ خود بسنده کنند.
بنابراین، داستان خلیلزاد بر یک فرضیه کاملاً ناصادق استوار است.
خلیلزاد ادعا می‌‌کند که وزارت خارجه باید فشار بیشتری بر غنی وارد می‌کرد؛ گویا عدم دستیابی به مصالحه از طریق مذاکره تقصیر کابل بوده است. چطور این کار عملی می‌شد؟ از ۲۹ فبروری ۲۰۲۰، وقتی خلیلزاد به طا-لبان در دوحه تسلیم شد، تا ۱۵ اگست ۲۰۲۱، وقتی جهاد‌گران این کشور را تسخیر کردند، ایالات متحده افغان‌ها را مجبور کرد تا برای «تساوی» بجنگند. ایالات متحده همچنان اصرار داشت که هیچ «راه‌حل نظامی» برای این جنگ وجود ندارد که دورنمای یک حل و فصل سیاسی شگرف را مختل می‌کرد، حتی وقتی که طا-لبان و القاعده برای پیروزی می‌جنگید.
در واقع، دیپلماسی مطیعانه خلیلزاد به جنگجویان طا-لبان در همان دورۀ جنگ کمک کرد. به یاد داشته باشید: غنی و نمایندگانش از مذاکرات خلیلزاد با طا-لبان به حاشیه برده شدند. دولت غنی با آزادی ۵ هزار زندانی طا-لبان از زندان‌های افغانستان، تحت فشارهایی که خلیلزاد وارد کرده بود، رضایت داد. به رغم تضمین‌های احتمالی طا-لبان مبنی بر این‌که این جنگجویان در جنگ اشتراک نخواهند کرد، برخی جهادگران تازه‌ آزاد‌شده بلافاصله به میدان جنگ بازگشتند و به برادران خود برای سرنگونی دولت افغانستان کمک کردند. طا-لبان و القاعده باید از خلیلزاد به خاطر این افزایش نیروی انسانی قدردانی کنند.
بر بنیاد گزارش «سوزانا جورج» از واشنگتن‌پست، معامله دوجانبه خلیلزاد با طا-لبان از جهات دیگر نیز نابودی ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان را تسریع کرد. توافق خلیلزاد روحیۀ بسیاری اعضای نیروهای امنیتی افغانستان را «تضعیف» کرد و نشان داد که طا-لبان در حال بازگشت به قدرت هستند. مطمئناً بسیاری مشکلات دیگر وجود داشت، از فساد اداری گرفته تا رهبری ضعیف افغانستان. اما پس از توافق خلیلزاد، بسیاری از فرماندهان افغانستان تصمیم گرفتند به جای خطر شکست در یک نبرد همه‌جانبه، با جهادگران معامله کنند. می‌توانیم از مردم افغانستان انتقاد کنیم که نتوانسته‌اند بیشتر از این دفاع کنند، اما شکست آن‌ها در چارچوب دیپلماسی خلیلزاد رقم خورد.
تأکید می‌کنم، غنی یک رهبر سست و ضعیف بود، اما این ایالات متحده را که قرار بود قدرت واقعی در جنگ باشد، تبرئه نمی‌‌کند و خود خلیلزاد مستحق بسیاری سرزنش‌ها به خاطر نحوۀ نمایش پایان بازی است.

خلیلزاد به هیچ‌وجه طا-لبان را سرزنش نمی‌کند. عجیب نیست؟ به رغم درخواست‌های کابل، طا-لبان حتی با آتش‌بس توافق نکردند و هرگز تمایلی برای واردشدن در گفت‌وگوهای معنادار صلح را نداشتند. اما به سختی می‌توان انتقاداتی از طا-لبان در اظهارات خلیلزاد به مردم پیدا کرد. درعوض، او همچنان تضمین‌های احتمالی ضد تروریزم طا-لبان را تأیید می‌کند.
در برنامه «فیس د نیشن»، خلیلزاد بار دیگر طا-لبان را به عنوان شریک ضد تروریزم فعلی ایالات متحده تأیید کرد و گفت: «ما متقاعد شدیم که آن‌ها اجازه نمی‌دهند – آن‌ها اجازه طراحی و برنامه‌ریزی عملیات‌های القاعده را علیه ایالات متحده نمی‌دهند.» این «ما» کیست؟
جنرال مارک میلی رییس ستاد مشترک ارتش امریکا، به تازگی در کانگرس شهادت داد که طا-لبان به هیچ‌یک از تضمین‌های ضد تروریزم خود عمل نکرده‌اند. نه حتی یکی. میلی گفت: «شاید مهم‌ترین چیز برای امنیت ملی ایالات متحده، این است که طا-لبان هرگز القاعده را کنار نگذاشته و وابستگی خود را با آن‌ها قطع نکرده است».
بعد از «فیس د نیشن» «مارگارت برنان» به این موضوع اشاره کرد که خلیلزاد تنها این را پذیرفت که ایالات متحده باید طا-لبان را «برای تلاش بیشتر در مسئله تروریزم» تحت «فشار» قرار دهد. با این وجود، او طوری رفتار کرد که گویا طالبان به نوعی به وعده‌های ضدتروریستی خود عمل کرده‌اند. خلیلزاد مدرکی برای اثبات این موضوع ارایه نکرد.
در واقع، وقتی برنان از خلیلزاد پرسید که آیا ایمن الظواهری رهبر جهانی القاعده در حال حاضر در افغانستان اقامت دارد یا خیر. او فقط توانست این پاسخ ضعیف را ارایه دهد: «من نمی‌دانم طا-لبان این را می‌دانند یا خیر. طا-لبانی که با آن‌ها کار کردم، به من گفتند که نمی‌دانند کجاست».
و این برای خلیلزاد کافی بود. در همین حال، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد القاعده به فعالیت خود در سراسر افغانستان ادامه می‌دهد و همچنان با طا-لبان درهم‌ تنیده است، در حالی که مبلغان طا-لبان در مورد حضور القاعده دروغ می‌گویند و امریکا را مسئول هواپیماربایی ۱۱ سپتمبر می‌دانند.
خلیلزاد تلاش می‌کند از این واقعیت که طا-لبان پس از امضای توافق دوحه هیچ امریکایی را نکشته‌اند، اعتبار کسب کند. اما این یک دستاورد دیپلماتیک نبود. طا-لبان همواره مایل بود به نیروهای ایالات متحده و ناتو اجازه عقب‌نشینی بدهند. به عنوان مثال، خلیلزاد در مورد تاریخ عقب‌نشینی اول می ۲۰۲۱ مذاکره کرد. پس از این‌که دولت بایدن به این تاریخ عمل نکرد، طا-لبان از حمله به نیروهای امریکایی خودداری کردند، زیرا مجاهدین درک کرده بودند که ایالات متحده و متحدانش در حال خروج هستند. در مورد شرایط حمله ماه اگست داعش به میدان‌هوایی کابل که ۱۳ سرباز امریکایی کشته شدند، تردیدها و ابهامات زیادی وجود دارد. این احتمال وجود دارد که طالبان به بمب‌گذار انتحاری اجازه داده باشد، کار خود را انجام دهد. اما در بیشتر موارد، حتی زمانی که دولت بایدن هزاران نیرو را وارد افغانستان کرد تا خروج آشفته را مدیریت کند، طالبان اقدامی علیه نیروهای امریکایی ترتیب ندادند. طا-لبان و القاعده می‌توانستند به راحتی این کار را انجام دهند، اما آن‌ها به تماشای خروج ایالات متحده راضی بودند، زیرا می‌دانستند که سرانجام این کشور را تسخیر کرده‌اند. ایالات متحده برای خروج نیروهایش از افغانستان به یک تکه کاغذ بی‌ارزش نیازی نداشت.
نقش زلمی خلیلزاد در این ماجرای اسفبار سال‌ها مورد بحث قرار خواهد گرفت. خلیلزاد به قربانی‌کردن دیگران ادامه خواهد داد، اما هیچ‌کس نباید به بهانه‌های او اعتبار کند. تنها طرف‌هایی که باید از خلیلزاد به خاطر خدماتش سپاسگزار باشند، طا-لبان و القاعده هستند.
یادداشت: مطالب مطرح شده در این مقاله نظر و دیدگاه نویسنده بوده و الزاماً بازتاب پالیسی خبرگزاری دید نیست.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا