برگزیدهتحلیلمنطقه

نبیل: دیورند، میراث استعمار است

نظر من راجع به بحث‌هاى اخير!

بحثی كه اخيراً در برخی از حلقه‌های سياسی كشور ما در باره«خط دیورند» مطرح شده‌است، بجز از گسترش گسست‌های قومی و تقليل يك مساله ملی به يك نزاع ميان‌تباری در راستای منافع توسعه‌طلبانه پاكستان، سود ديگری در پی نخواهد داشت.

در بسياری از كشورهای جهان معضلاتی مانند ديورند وجود دارد اما با آن‌هم، كشورها كوشش می‌كنند تا مشكلات شان را به شيوه‌های صلح‌آميز حل كنند. حتا ميان كشورهای استعمارگر مانند انگلستان و اسپانيا بر سر جبل‌الطارق از سال ١٧١٠ تاكنون چنين كشيده‌گی وجود دارد. تقريباً تمام كشورهای پسا استعمار با مشكلاتی از اين قبيل گرفتار می‌باشند.

معضل ديورند معضل ملی برای افغانستان و ميراث استعمار بريتانيا و بعداً پاكستان است.
اين معضل يك قوم و يا يك حلقه‌ی خاص سياسي نيست. بلكه بايد برای اين معضل راه حلي پيدا كرد كه در آن منافع ملی كشور ما و ساكنان آن‌سوی ديورند نيز تامين گردد. كشورهای عضو اتحاديه اروپا به شيوه‌های معاصر به چنين معضلاتي راه حل‌های مناسب پيدا كرده‌اند.
راه حل مناسب، دنباله‌روی از سياست تجاوزكارانه پاكستان و تسليم اميال نظاميان آن كشور شدن نيست. در چنين اوضاع و احوالی كه كشور ما در معرض تجاوز مستقيم پاكستان قرار دارد، بايد بيشتر با تروريزم برخاسته از پاكستان و سياست‌های تسليم‌طلبانه در برابر اين كشور مبارزه صورت گيرد. نبايد با طرح مسایلی كه در آجندای سياسي و امنيتي كشور ما قرار ندارند، موجب انحراف افكار عامه و به عبارتي تير به هوا زدن از قضاياي اصلي و اساسی كشور ما شد و به جبهه متحد و صفوف استوار مردم كشور و نيروهای امنيتی و دفاعی سرزمين ما آسيب رساند.

از اين‌رو به جای ايجاد تفرقه و تضعيف اتحاد ميان مردم كشور بجاست، تا از مسوولان كشور پرسيده شود:

‏۱ـ- Merging FATA with KP  كه عملاً كار روى آن آغاز شده است، چه معنى می‌دهد و موقف رسمى حكومت افغانستان در اين مورد چه است؟

٢-  سندى به نام Standard Operation Procedures (SOP) كه بين حكومت افغانستان و حكومت پاكستان از مدت‌ها مورد بحث بود و به اساس ادعاى حكومت پاكستان بين دو حكومت به امضا رسيده است! چه است و كدام مسایل را در بر مي‌گيرد؟

٣-  مطبوعات و سياسيون پاكستان بار بار از Border Management System (BMS) با افغانستان يادآورى كرده‌اند، اگر چنين سندى موجود است، پس محتويات و يا هم توافقات اين سند چيست؟

٤-  خواست‌هاى حكومت پاكستان از حكومت افغانستان در نشست‌هاى مختلف پيدا و پنهان به شمول ورقى به نام Non Paper  كه در سفر سرتاج عزيز به كابل در ماه دسمبر سال ٢٠١٥ به همتايش تحويل داده شد، چه بود؟

٥- چرا و چه كساني فعاليت‌هاى گروه تروريستى داعش/شاخه خراسان( كه اصلاً با داعش سوريه و عراق ارتباطى ندارد، بلكه يكى از گروپ‌هاى تروريستى تربيت‌يافته پاكستان زير بيرق داعش است) را آگاهانه و غير آگاهانه بزرگ‌نمايى كردند، تا بالاخره دست‌آويزى گرديد به مشروعيت‌بخشيدن مداخله علنى كشورهاى منطقه در افغانستان و حمايت علنى شان از طالبان؟

٦- همدستى و همسويى روسيه و پاكستان در اين مقطع زمانى در قبال افغانستان كه موجب تشديد تحركات پاكستان در امتداد خط ديورند و همزمان با آن تشديد بحث‌هاى تبارى، زبانى و مذهبى و تشديد تحركات نظامى طالبان در سرتاسر افغانستان شد، چه چيز را می‌رساند؟
٧-  طالبان منحيث نيروى نيابتى دشمنان افغانستان قوى شده‌اند، تا بتوانند در حدود ٥٠٪‏ خاك افغانستان را تصرف كنند و يا اين‌كه ما ضعيف شده‌ايم؟ و چه كساني همه‌روزه ما را به نام قوم، سمت، زبان و مذهب تقسيم مي‌نمايند؟ و آيا اين فاصله‌ها باعث تقويه دشمنان مردم افغانستان و تضعيف ما نشده‌است؟

به جای اين‌همه كج‌انديشي و انحراف افكار عامه از اصل مشكل، بايد متحدانه در پی پرداختن به معضلات اصلی ملی بود و راهی را بايد جستجو كرد كه خير و فلاح مردم افغانستان به صورت واقعی و اساسی باشد.

رحمت‌الله نبیل- رییس پیشین امنیت ملی افغانستان

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا