آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

ظاهر و باطن نشست سازمان ملل در دوحه

هرگونه اقدام سازمان ملل و نمایندگان مدعو کشورهای جهان در نشست اخیر و نشست آینده این سازمان، باید مسبوق و مبتنی بر حل بحران‌های چندگانه بالا و به تعبیر خود آقای گوترش درهم‌تنیده افغانستان باشد، در غیر آن نخستین چیزی که قربانی خواهد شد، کارویژه و کارنامه و هویت و حیثیت بین‌المللی سازمان ملل خواهد بود

قطر همچنان میزبان نشست‌های مهم درباره افغانستان و در غیاب مردم این سرزمین است. این شیخ‌نشین کوچک عربی دهم و یازدهم ثور میزبان نشستی بود که به ابتکار سازمان ملل متحد و با حضور آنتونیو گوترش، دبیر کل این سازمان و شرکت ۱۹ نماینده کشورها و سازمان‌های مهم بین‌المللی درباره نحوه تعامل با حکومت افغانستان برگزار شده بود.

در پایان نشست دو روزه‌، آنتونیو گوترش دبیر کل این سازمان گفت، این نشست درباره ایجاد یک رویکرد مشترک بین‌المللی برای تعامل بود و روی به ‌رسمیت شناختن حکومت طا-لبان تمرکز نداشت. این در حالی است که پیشتر، معاون او امینه محمد به رسمیت‌شناسی امارت طا-لبان را محور نشست دوحه بیان کرده بود.

 واقعیت امر اما این است که «تعامل» ماهیتاً با به رسمیت شناختن تفاوتی ندارد، اما از آنجا که چنین چیزی را در عرف بین‌المللی به رسمیت‌شناسی نمی‌دانند، می‌توان آن را از منظر حقوقی، توجیه کرد. بنیانگذار این رویه نامتعارف ایالات متحده امریکا است که به خاطر بی‌میلی نسبت به شناسایی رسمی حکومت طا-لبان، نوع تازه‌ای از ارتباط با این حکومت را باب کرده است. بنابراین آنچه آنتونیو گوترش مأمور انجام آن بود، رسمیت بخشیدن به رویه نامتعارف بود؛ آنچنان که او خود در پایان این نشست دو روزه اذعان کرد: هدف این نشست، رسمیت بخشیدن به این شیوه است تا طا-لبان بتوانند از مزایای آن در ابعاد جهانی بهره‌مند شوند. احتمالاً بخشی از مزایای جهانی که از مجرای نشست سازمان ملل در دوحه به حکومت امارت می‌رسد، توسعه روابط دیپلماتیک با آن از طریق واگذاری سفارتخانه‌های بیشتر به کابل و تمهید ارتباطات گسترده امارت با جهان است.

 گوترش همچنین تأکید کرد که [در این نشست دو روزه] تلاش صورت گرفت تا شرکت‌کنندگان، رویکرد مشترک و مفیدی را با هدف تعامل با طا-لبان داشته باشند تا به ثبات در افغانستان کمک کند.

ممکن است آقای گوترش در مقام دبیرکل سازمان ملل متحد، نیت نیکی نسبت به افغانستان داشته باشد و از ته دل بخواهد که امنیت و ثبات در کشور حاکم شود، اما حقیقت این است که افغانستان از هر راهی به ثبات و امنیت برسد، از راه نشست‌هایی که در غیاب و بدون حضور خودش برگزار می‌شود، بیشتر از گذشته و اکنون از ثبات و امنیت دور می‌شود.

باید بپذیریم که هر گفتگو و نشستی درباره افغانستان بدون مشارکت نمایندگان دولت و ملت و جریان‌های سیاسی و گروه‌های اجتماعی آن، محکوم به شکست است؛ زیرا معطوف و مبتنی به اهداف و اغراض و منافع برگزارکنندگان آن نشست‌ها و گفتگوها است. آخرین تجربه افغانستان از فاجعه و فروپاشی، مذاکرات صلح ۱۸ ماهه خلیلزاد با طا-لبان در همین دوحه است که در غیاب دولت و ملت و سازمان‌های مدنی و سیاسی کشور برگزار شد و پیامدش نابودی تمام دستاوردها و رؤیاهای مردم این سرزمین برای آینده‌ای آباد و آزاد و پیشرفته و پرخیر و برکت بود.

بیش از چهار دهه است که در مورد سرنوشت افغانستان کیلومترها دورتر از این آب و خاک، بحث و گفتگو می‌شود. باری در بن، باری در جنوا، باری در دوحه که عموماً بر یک واقعیت استوار است و آن نادیده انگاشتن واقعیتی به بزرگی مردم افغانستان است. با هر نشستی که بیرون از افغانستان و بدون مشارکت نمایندگان راستین آن برگزار شده، گرهی تازه بر گره‌های درهم‌تنیده افغانستان افزوده شده و بیچارگی مردم آن را افزون‌تر کرده است.

با این حساب، راه چاره تنها در این است که اگر سازمان ملل و جامعه جهانی و نهادها و سازمان‌های مهم بین‌المللی و حقوق بشری و امثال آن، در پی عبور دادن افغانستان از بحران و بی‌ثباتی هستند، همه طرف‌های سیاسی و مدنی افغانستان را در داخل کشور بر سر یک میز بنشانند و آنان را برای رسیدن به تفاهم، تحت فشار قرار دهند.

موضوع مهم دیگر، نگرانی کشورهای همسایه و منطقه از تهدیدات امنیتی از ناحیه افغانستان کنونی است. یک روز قبل از نشست سفارشی آقای گوترش در دوحه، سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه در نشست وزیران دفاع سازمان همکاری شانگهای گفت که گروه‌های تروریستی در افغانستان فعال‌تر شده‌اند و حضور آن‌ها در این کشور تهدید اصلی برای کشورهای همسایه، به‌ویژه آسیای مرکزی است.

عجیب‌تر از آن اظهارات سفیر پاکستان در امریکا است که طی مصاحبه‌ای، تروریزم در افغانستان را تهدیدی برای اسلام‌آباد خواند و خواستار همکاری بیجینگ/پکن و واشنگتن برای مبارزه مشترک با تروریزم در افغانستان شد.

 موضوعاتی مثل حذف زنان و نقض حقوق بشر و حقوق اقلیت‌ها و حکومت همه‌شمول هم که چیزی تازه و قابل کتمان نیست و در بیان خود آقای گوترش هم مورد اشاره قرار گرفت. بنابراین هرگونه اقدام سازمان ملل و نمایندگان مدعو کشورهای جهان در نشست اخیر و نشست آینده این سازمان، باید مسبوق و مبتنی بر حل بحران‌های چندگانه بالا و به تعبیر خود آقای گوترش درهم‌تنیده افغانستان باشد، در غیر آن نخستین چیزی که قربانی خواهد شد، کارویژه و کارنامه و هویت و حیثیت بین‌المللی سازمان ملل خواهد بود.

در این شکی نیست که افغانستان باید عضو فعال جامعه جهانی و سازمان ملل متحد باشد و از انزوای دیپلماتیک جهانی بیرون آید، اما مشروط به این که قبل از هر چیز، حقوق انسانی و شهروندی شهروندان آن در همه حوزه‌های مورد قبول منشورهای سازمان ملل متحد و نظام بین‌الملل، تأمین شود و دولت و مردم این سرزمین، با عزت و سربلندی در سازوکارهای مهم بین‌المللی نقش‌آفرینی مؤثر و سازنده داشته باشند. تأکید آقای گوترش بر این که جلسه دیگری نیز به زودی از سوی سازمان ملل برگزار خواهد شد، بایستی در همین راستا و همسو با مطالبات مشروع مردم افغانستان باشد.

نویسنده

سید محسن احمدی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا